حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه پنجاه و چهارم

وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ﴿۲۵﴾ - سوره مبارکه الأنفال

ترجمه: و از فتنه‏اى که تنها به ستمکاران شما نمى‏رسد بترسید و بدانید که خدا سخت‏کیفر است.

 

سلام علیکم

 

معانی لغات:

وَاتَّقُواْ: و بترسید(از)

فِتْنَةً: بلایی

لاَّ تُصِیبَنَّ: نمی رسد

الَّذِینَ: کسانی که

ظَلَمُواْ: ظلم کردند

مِنکُمْ: از شما

خَآصَّةً: مخصوص

وَاعْلَمُواْ: و بدانید

أَنَّ اللّهَ: همانا خدا

شَدِیدُ الْعِقَابِ: سخت عقاب است(سخت مجازات کننده است)

                 

-در آیه‏ ى قبل(٢٤ انفال)، دستور اطاعت از پیامبر(ص) آمده، و در اینجا پرهیز از فتنه، در اینجا به عواقب شوم عدم پذیرش دعوت حیات بخش خدا و پیامبر اشاره مى کند پس معلوم مى‏ شود که یکى از مصادیق فتنه، عدم اطاعت از پیامبر است و مفهوم این آیه، با آیه‏ ى "وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ...﴿۱۰۳ آل عمران" یکسان مى ‏باشد.

-"فتنه" در قرآن مجید در موارد متعددى بکار رفته گاهى به معناى آزمایش و امتحان و گاهى به معناى بلاء و مصیبت و عذاب آمده است.

مصداق دیگر فتنه، فساد و فحشا مى‏ باشد که باعث فروپاشى یک نظام مى‏ شود و آسیب آن عمومى و فراگیر است. مثل فساد حکّام بنى‏ امیّه که چون ولایت پیشواى حقّ را کنار زدند، مسلمانان را قرن ‏ها به ذلّت کشاندند. 

"فتنه" در اصل به معناى داخل کردن طلا در کوره است تا خوبى و بدى آن آشکار شود.

سپس به معنى آزمایش ها که نشان دهنده چگونگى صفات باطنى انسانهاست بکار برده شده است و همچنین در مورد بلاها و مجازاتها که باعث تصفیه روح انسان و یا تخفیف گناه اوست بکار مى رود.

در آیه مورد بحث "فتنه" به معناى بلاها و مصائب اجتماعى است که دامن همه را مى گیرد و به اصطلاح خشک و تر در آن مى سوزند.

 

-سکوت و ترک امر به معروف و نهى از منکر، باعث فتنه و فراگیرشدن عذاب است.

 

-حضرت على(ع) فرمودند: اگر گناهى پنهانى انجام گیرد، خداوند "عموم" مردم را عذاب نمى‏ کند، امّا اگر گروهى منکراتى را آشکار انجام دهند و مردم آنان را سرزنش نکنند، هر دو گروه مستوجب عقوبت مى‏ شوند.

-معناى پرهیز از اعمالى که باعث فتنه شده ودر همه تأثیر مى‏ گذارد، عزلت وکناره‏ گیرى از مسائل "نیست"، بلکه لزوم هوشیارى و توجّه انسان را مى‏ رساند. حضرت على(ع) مى‏ فرماید:«کن فى الفتنة کابن اللبون، لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»

ترجمه: در فتنه ‏ها مثل بچّه شترى باشید که نه از شما بار بکشند و نه شما را بدوشند و نه از شما بهره ‏بردارى کنند. 

 

-تخلّف از دین و دستورات الهى، مایه‏ ى بروز فتنه و نزول عذاب الهى است. «دعاکم لما یحییکم... واتّقوا فتنة...» 

 

-نه خود عامل فتنه شویم، نه با فتنه ‏گران هم‏ صدا شویم و نه در برابرشان سکوت کنیم. «وَاتَّقُواْ فِتْنَةً» از هرسه مورد باید دوری کرد!

-سرنوشت انسان وجوامع، در گرو عملکرد خودشان است. «وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ» 

-افراد جامعه ‏ى ایمانى علاوه بر کارهاى خود، نسبت به کارهاى دیگران نیز باید تعهّد داشته باشند. چون گاهى آثار کارهاى خلاف، دامنگیر دیگران هم مى‏ شود، همچون کسى که در کشتى، جایگاه خود را سوراخ میکرد و این گونه کارش را توجیه میکرد که جای خودش هست و به دیگران ارتباطی ندارد.

 

-توجّه به شدّت و سختى عذاب الهى، زمینه ‏ساز پرهیز از ظلم و گناه است. «وَاتَّقُواْ فِتْنَةً ... شَدِیدُ الْعِقَابِ» میفرماید خداوند مجازاتش سنگین است پس تقوای الهی داشته باشید و بپرهیزید.

 

 -در حقیقت خاصیت حوادث اجتماعى چنین است هنگامى که جامعه در اداء رسالت خود کوتاهى کند و بر اثر آن قانون شکنى ها و هرج و مرج ها و ناامنیها و مانند آن به بار آید نیکان و بدان در آتش آن مى سوزند و این اخطارى است که خداوند در این آیه به همه جوامع اسلامى مى کند و مفهوم آن این است :

افراد جامعه نه تنها موظفند وظایف خود را انجام دهند بلکه موظفند دیگران را هم به انجام وظیفه وادارند زیرا اختلاف و پراکندگى و ناهماهنگى در مسائل اجتماعى موجب شکست برنامه ها خواهد شد و دود آن در چشم همه مى رود، من نمى توانم بگویم چون وظیفه خود را انجام داده ام از آثار شوم وظیفه شناسیهاى دیگران بر کنار خواهم ماند چه اینکه آثار مسائل اجتماعى فردى و شخصى نیست .این درست به آن مى ماند که براى جلوگیرى از هجوم دشمنى صدهزار نفر سرباز نیرومند لازم باشد اگر عده اى مثلا پنجاه هزار نفر وظیفه خود را انجام دهند مسلما کافى نخواهد بود و نتایج شوم شکست هم وظیفه شناسان را مى گیرد و هم وظیفه نشناسان را، و همانطور که گفتیم خاصیت مسائل جمعى و گروهى همین است .این حقیقت را به بیان دیگرى نیز مى توان روشن ساخت و آن اینکه "نیکان" جامعه وظیفه دارند که در برابر بدان سکوت نکنند اگر سکوت اختیار کنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهیم و شریک خواهند بود.

چنانکه در حدیث معروفى از پیامبر نقل شده که فرمودند :

ان الله عز و جل لا یعذب العامة بعمل الخاصة حتى یروا المنکر بین ظهرانیهم و هم قادرون على ان ینکروه فاذا فعلوا ذلک عذب الله الخاصة و العامة. 

ترجمه: خداوند هرگز تمام مردم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمى‏ کند، مگر زمانى که منکرات در میان آنان آشکار گردد و دیگران در حالى که توان انکار و برخورد با آن را داشته باشند، سکوت کنند که اگر چنین شد، خداوند همه‏ ى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مى ‏کند.

-پس از آنچه گفتیم روشن مى شود که این حکم هم در زمینه مجازاتهاى الهى در "دنیا و آخرت" صادق است، و هم در زمینه نتائج و آثار اعمال گروهى و دسته جمعى.

 

-در پایان آیه با زبان تهدید آمیز مى گوید: وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (بدانید خداوند مجازاتش ‍ شدید است)

مبادا لطف و رحمت خدا آنها را غافل کند و شدت مجازاتهاى الهى را به دست فراموشى بسپارند و آشوبها و فتنه ها دامان آنها را بگیرد همانگونه که دامان جامعه اسلامى را گرفت و بر اثر فراموش کردن این سنن الهى آنها را به قهقرا کشانید.

 

-یک نگاه کوتاه به جوامع اسلامى در عصر ما و شکست هاى پى در پى که در برابر دشمنان دامن گیرشان مى شود و فتنه هاى استعمار و صهیونیسم و الحاد و مادیگرى و مفاسد اخلاقى و متلاشى شدن خانواده ها و سقوط جوانان در دامن فحشاء و انحطاط و عقب گرد علمى ، حقیقت و محتواى آیه را مجسم مى سازد که چگونه این فتنه ها دامن کوچک و بزرگ ، نیک و بد و عالم و جاهل را فرا گرفته است و اینها همچنان ادامه خواهد یافت تا آن زمان که مسلمانان روح اجتماعى پیدا کنند و نظارت همگانى را در جامعه عملا بپذیرند و دو وظیفه "امر به معروف و نهى از منکر" به عنوان وظیفه قطعى و تخلف ناپذیر عملى گردد.

-در تفسیر عیاشى از صیقل روایت کرده که گفت: شخصى از امام صادق(ع) معناى جمله: "وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّةً" را سؤال کرد، حضرت فرمود: اطلاع دارم که منظور از آنها اصحاب جمل است.(تفسیر عیاشى ج ٢ ص ٤١.)

و در تفسیر قمى گفته است: امام صادق(ع) فرمود: این آیه در حق طلحه و زبیر که جنگ جمل را به راه انداخته و با على(ع) محاربه نموده و به آن حضرت ظلم کردند نازل شده است.(تفسیر قمى ج ١ ص ٢٧١)

و در مجمع البیان از حاکم و او به سند خود از قتاده از سعید بن مسیب از ابن عباس روایت کرده که گفت: وقتى آیه "وَاتَّقُواْ فِتْنَةً" نازل شد رسول خدا(ص) فرمود:

کسى که على را بعد از وفات من بر سر مسند من ظلم کند(و منصب مرا که بعد از من حق او است از او بگیرد) مثل این است که نبوت من و نبوت انبیاى قبل از مرا انکار کرده است.(مجمع البیان ج ٣ ص ١٣١ جزء ٩ ط بیروت)

 

- واژه «فتنه» و منظور از آن در این مورد دیدگاه‏ ها یکسان نیست:

١) به باور برخى از جمله «ابن عباس» منظور از آن، عذاب و کیفرى است که گریبان بیدادگران رامى‏ گیرد؛ چرا که خدا فرمان مى‏ دهد که به ضد ارزش‏ ها و گناهان نزدیک نشوید که در این صورت شما را گرفتار عذاب مى‏ سازد؛ و این آیه هشدار به یاران پیامبر است.

٢) به باور برخى دیگر منظور آفت و بلایى است که باطن آلوده گناهکاران را آشکار مى‏ سازد. و به پندار «حسن» این آیه شریفه در باره طلحه و زیبر و عمّار و امیر مؤمنان فرود آمده است.

و در الدر المنثور است که: ابن ابى شیبه، عبد بن حمید و نعیم بن حماد در کتاب الفتن و ابن جریر، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابو الشیخ و ابن مردویه از زبیر روایت کرده ‏اند که گفت: ما مدتها آیه "وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّةً" را قرائت مى‏ کردیم، و نمى ‏دانستیم که مقصود از آن خود مائیم!(الدر المنثور ج ٣ ص ١٧٧)

آرى، ما با این آیه مخالفت ورزیدیم و فتنه‏ اى که از آن هشدار داده شده است دامان ما را گرفت.

٣) از دید گاه پاره ‏اى آیه مورد بحث درباره مجاهدان بدر نازل شده است؛ چرا که آنان در روز فتنه جمل دچار بلا شدند و به جنگ داخلى پرداختند.

٤) و از دیدگاه پاره‏ اى دیگر منظور گمراهى و تفرقه است.

٥) و گروهى نیز بر آنند که منظور بى‏ نظمى و از هم گیسختگى جامعه است که ستم و حق کشى در آن موج برمى‏ دارد و زیان آن دامان همه را مى‏ گیرد.

 

-این عذاب دامان چه کسانى را مى‏ گیرد؟ در این مورد دو نظر است:

١) به باور «ابن عباس» منظور این است که این فتنه و عذاب هم دامانگیر ظالم مى‏ گردد و هم ستمدیده و هم تماشاگر ستم.

در روایت است که در این مورد از «ابن عباس» پرسیدند که او گفت: چیزى را که خدا در پرده ابهام بیان فرموده است شما نیز همان گونه رهاکنید و از آن بترسید.

 

٢) امّا به باور برخى این عذاب و فتنه ویژه بیدادگران است. و قرائت دیگرى که واژه «لا یُصِیبنَّ» را «لاتُصِیبنَّ» مى ‏خواند این دیدگاه را تأیید مى ‏کند.

«ابو مسلم» در این مورد مى‏ گوید: از آن بترسید که مبادا این عذاب دامان ستمکاران شما را بگیرد بنابراین ستم نکنید؛ چرا که عذابى دامانگیرتان خواهد شد که نجات از آن تنها در دورى گزیدن از آن و روى آوردن به عدل و داد ممکن است.

وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ و بدانید که کیفر خدا براى کسانى که از گناه دورى نجویند سخت است.

 

«ابو ایوب» آورده است که پیامبر گرامى به عمّار فرمود: پس از من مردمى مى‏ آیند که شمشیر را بر روى یکدیگر کشیده و ضمن ریختن خون هم، از یکدیگر بیزارى مى‏ جویند؛ هرگاه با چنین شرایط ناهنجارى روبه ‏رو شدى به على‏(ع) که اینک در سمت راست من نشسته است رو بیاور. اگرهمه مردم از یک سو روند و او از سوى دیگر، تو از راه وى برو و مردم را رها کن؛ چرا که او تو را از راه هدایت باز نداشته و به هلاکت سوق نمى‏ دهد. هان اى عمّار! فرمابنردارى از على فرمان بردارى از من است و فرمانبردارى از من فرمانبردارى از خداست. "یاعمّار، سیکون بعدى هنات، حتى یختلف السّیف فیما بینهم، و حتى یقتل بعضهم بعضاً، و حتى یبرأ بعضهم من بعض، فاذا رأیت ذلک فعلیک بهذا الاصلع عن یعنى على بن ابى طالب، فان سلک الناس کلهم وادیاً و سلک على وادیاً فاسلک وادى علّى و خلّ عن الناس... یا عمّار! طاعة علىّ طاعتى و طاعتى طاعة اللّه".

-البته عزیزانم دقت داشته باشیم که امر به معروف و نهی از منکر در هر موقعیتی متفاوته و بستگی به طرف مقابل، موضوع مورد بحث، اطلاعات خودمون و میزان احاطمون به موضوعی که می خواهیم بیان کنیم و... داره پس جوری عمل نکنیم که خدای نکرده نتیجه ی عکس بده!

 

تکلیف امروز دوستای عزیزم:

حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد

 

التماس دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد