حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

پاسخ به سوال دوستان (شماره ١٨-با توجه به متن زیر آیا سگ نجس است ؟)

سوال یکی از دوستان: با توجه به متن زیر آیا سگ نجس است ؟
در ایران باستان مردم در خانه های خودشان سگ نگه میداشتن . بعد از حمله اعراب به ایران سگها نگهبانهای خانه ها بودند و جلوی تهاجم اعراب به خانه و ناموس مردم را میگرفتند .
اعراب از سادگی مردم ایران استفاده کردند و فتوا دادن که سگ نجسه و اگر در خانه باشه تا هفت خانه اینطرف و آنطرف فرشته ای نمیاد و برکت از آن خانه میره و بعد از این فتوا مردم باور کردن و اعراب به جان و مال و ناموس ایرانیها تجاوز کردند و از آن به بعد در ایران باب شد که سگ نجس است . 
در صورتی که در قران در سوره کهف خداوند سگ را همراه انسان نشان داد و فرمود که سگ همراه اصحاب کهف خوابید و بیدار شد و با آنها مرد .

پاسخ: 
ابتدا لازمه دو نکته رو توضیح بدم:
١) دلیل نجاست سگ و خوک چیست؟
در اصطلاح فقهى، نجس به آن چیزى مى ‏گویند که یا از لحاظ ظاهرى و مادّى آنچنان پلید، زیان بار و خطرساز است؛ و یا از لحاظ باطنى و روحى داراى شقاوت، پلیدى و خباثت مى ‏باشد؛ و یا این که در بردارنده‏ ى هر دو بُعد یاد شده است. به حدّى که حتى وجود یکى از ابعاد یاد شده، در لزوم اجتناب و پرهیز داشتن از آن‏ ها کافى است. سگ و خوک نیز هم از لحاظ ظاهرى و هم از لحاظ باطنى و روحى، خطرساز و ضررآفرین‏ اند و اجتناب از آن‏ ها ضرورى است و دربردارنده‏ ى نوعى پلیدى و در نتیجه «نجاست»اند. وجودِ «تریشینوزیس»، براى بیمارى‏ هاى انگلى، کرم‏ ها و داشتن بستر مناسب براى انتقال میکروب‏ ها در بدن سگ و خوک به انسان همگى موجب اتّخاذ تدابیر بهداشتى و محدودیّت‏ هاى سنگین در مورد این جانداران شده. البتّه شاید ادّعا شود که اگر محیطى فراهم آید که ما یقین کنیم دیگر این میکروب در وجود چند مورد محدود از سگ و خوک‏ ها وجود نداشته یا به حدّاقل برسند، آیا باز هم حکم به نجاست آن‏ها ادامه خواهد داشت؟ در پاسخ گفته مى‏ شود:
اولا این ادّعا شامل آن دسته از میکروب‏ هایى مى‏ شود که شناخته شده‏ اند و نمى‏ توان ادعا نمود که گندزدایى کامل در مورد تمام میکروب‏ ها صورت گرفته. به عبارتى: شما حتى اگر بتوانید واکسنى تهیه کنید که بشر و زندگى طبیعى او را در برابر تمام سگ و خوک‏ها سالم و بهداشتى نگهدارد، این واکسن فقط در مقابل میکروب‏هاى موجود و شناخته شده کارساز است و شامل میکروب‏هاى ناشناخته و بلکه به وجود نیامده نخواهد بود.
ثانیا روش پذیرفته شده در قانون‏گذارى‏ هاى عقلاء جهان آن است که در قوانین، همواره حالات و موقعیّت‏ هاى اکثریّتى مدّ نظر بوده و چنانچه فرد یا افرادى به عللى جزء استثناء ها باشند، باز خدشه‏ اى در عمومیّت قانون ایجاد نمى ‏شود و آن موارد نیز باید تابع قانون باشند. روى این جهات، حفظ مصالح عمومى ایجاب مى‏کند که همه‏ى افراد و موضوعات، مشمول یک قانون باشند و وحدت رویه‏ى قانونى حفظ شود.
ثالثا سلامتى فرد و اجتماع آن چنان اهمیت دارد که حتى وجود احتمال ضرر و لزوم دفع آن نیز قابل توجه است. یعنى با در نظر گرفتن تمام تلاش‏ها باز هم احتمال مى‏رود که شاید بستر براى ایجاد ضرر فراهم باشد، پس اجتناب ضرورى است.
رابعا ضررها فقط محدود به بهداشت ظاهرى نبوده و توجه به آسیب‏ هاى روحى و معنوى نیز ضرورى است. و این جنبه نیز در حکم به حرمت و نجاست مهم است. از این رو، خوک از یک سو به علت تغذیه نامناسب و حتى استفاده از فضولات و از سوى دیگر به علت بى‏ مبالاتى در رعایت جفت ‏گیرى به عنوان حیوان «بى‏ غیرت» مشهور است و تغذیه از گوشت آن و هم ‏زیستى براى پرورش آن، چه بسا موجب انتقال این روحیات در آدمى شود. درباره سگ نیز اگر چه وفادارى آن در دفاع و شکار مورد توجه است و سگ را ارزشمند مى ‏کند، اما هم ‏زیستى با سگ و ورود آن به محیط داخلى خانه آسیب‏ هاى گوناگون بهداشتى و روانى را در پى دارد. لذا در روایات هم‏ زیستى با سگ بسیار نکوهش شده است و حضور آن مانع نزول فرشتگان دانسته شده است.

٢) روایات فراوان بلکه در حد تواتر( مدارک العروة (للإشتهاردی)، ج‏٢، ص٥٠٠ ) در مورد نجاست سگ در کتب معتبر روایی شیعه وجود دارد که با بیانهای مختلف که بعضی به دلالت صریح مطابقی و بعضی به دلالت التزامی و تضمنی بیانگر نجاست سگ است. با مراجعه به یکی از این کتاب روایی(ین روایات عموما در کتب روایی شیعه وجود دارد لکن نقل آن از وسائل الشیعه به دلیل اعتبار سندی و دقت بالایی است که جناب شیخ حر عاملی در این منبع روایی مبذول داشته است عنوان می گردد. ) بعضی عبارتها را در این رابطه نقل می کنیم.
«الکلب رجس نجس؛سگ موجودی نجس است ( وسائل الشیعة، ج١، ص٢٢٧ روایت ٥٤٧ و همان ج‏٣، ص٤١٣ روایت٤٠٢٠ وهمان ج‏٣، ص٤١٥ روایت ٤٠٢٦) 
«انّ الله تعالى لم یخلق خلقاً أنجس من الکلب(وسائل الشیعة، ج١، ص ٢٢٠ روایت ٥٦٠ و همان ج‏١، ص٢٢٨ روایت ٥٧٨ ) ؛خداوند هیج مخلوقی را نجس تر از سگ نیافرید»
«لا والله انّه نجس لا والله انّه نجس(وسائل الشیعة، ج‏١، ص ٢٢٧ روایت ٥٦٧ و همان ج‏٣، ص ٤١٦روایت ٤٠٣١ ) به خدا قسم سگ نجس است به خدا قسم سگ نجس است»
«إن أصاب ثوبک من الکلب رطوبة فاغسله؛ اگر رطوبتی از سگ به لباست برخورد کرد آن را بشوی» (وسائل الشیعة، ج‏١، ص ٢٢٥ روایت ٥٧١ و همان ج‏٣، ص ٤١٥ روایت ٤٠٢٥ و همان ج‏٣، ص ٤٤١ روایت ٤١٠٨)
«یَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِی أَصَابَهالکلب]؛ مکانی از بدن را که با سگ تماس پیدا نموده است تطهیر کنید» (وسائل الشیعة، ج‏١، ص٢٧٦ روایت ٧٢٢)
«َ وَ لَا تَشْرَبْ مِنْ سُؤْرِ الْکَلْب‏ ؛ از دمخورده سگ چیزی ننوش»‏(وسائل الشیعة ج‏١ باب عدم نجاسة الکر من الماء الراکد بملاقاة النجاسة بدون التغییر ..... ص ١٥٨)
« سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ‏ یَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ قَالَ اغْسِلِ الْإِنَاء؛ از امام صادق در مورد ظرفی که سگ از آن آب خورده است پرسیدم ایشان فرمودند باید آن را تطهیر کنی»( وسائل الشیعة ج‏١ ،١١٢٧٥ باب أن لمس الکلب و الکافر لا ینقض الوضوء ..... ص ٢٧٤)
از نبی مکرم اسلام (ص)به طورمکرر و در روایات متعدد نقل شده است که :جبرییل به ایشان فرموده است که من در خانه ای که در آن سگ وجود داشته باشد وارد نمی شوم(الکافی ج٣، ٣٩٣ باب الصلاة فی الکعبة و فوقها و فی البیع و الکنائس و المواضع التی تکره الصلاة فیها ..... ص ٣٨٧ و 
الکافی ج‏٣، ٣٩٣باب الصلاة فی الکعبة و فوقها و فی البیع و الکنائس و المواضع التی تکره الصلاة فیها ..... ص ٣٨٨)
یا در روایت دیگری که به طرق مختلف نقل شده است پیامبر مکرم اسلام در مورد خریدو فروش سگ عنوان می فرماید که پولی که از طریق خرید وفروش سگ بدست می آید حلال نیست مگر در مورد سگ شکاری (بحار الأنوار ج‏٥٢، ١٠٠ باب ٤ جوامع المکاسب المحرمة و المحللة ..... ص ٤٢)
و روایات متعدد دیگر(وسایل الشیعهو ٤١١٣و ٤١٧٧)

و اما جواب:
اولا این داستان از کجا اومده و چرا در هیچ کتابی ثبت نشده است؟ منبع معتبر آن چیست؟ آیا نویسنده ی متن در هزار و چهارصد سال پیش حضور داشته و شاهد ماجرا بوده است؟ پس تناقضات عجیب متن شبهه ، به تنهایی موجب بطلان آن است ! 

ثانیا  دو ایراد عقلانی در متن :
 آیا برای دفع تجاوز ادعا شده ، توان و غیرت ایرانیان از سگها کمتر بوده است ؟!
با فرض قبول مطلب ، آیا ایرانیان پس از این اتفاق متوجه فریب اعراب نشدند و ساده لوحانه ماجرای فریب خود را پذیرفته و ادامه دادند ؟!

ثالثا حکم نجاست سگ توسط پیامبر اکرم (ص) و سپس معصومین (ع) داده شده و پیامبر (ص) سال ١١ هجری از دنیا رفتن در حالی که سپاه خلیفه دوم در سال ٣٣ هجری به ایران حمله کرد! 

رابعا تنها بخش مستند متن که ارزش جواب دادن دارد بخش آخرش هست که به ماجرای اصحاب کهف اشاره میکند. اما مشخص نکرد که کجای سوره ی کهف آمده که سگ نجس نیست؟! اینکه سگ در برخی قابلیت ها از انسان برتر است مانند حس بویایی شکی نیست. اینکه سگی همراه انسانهایی باشد که به آنها لطف شده هم شکی نیست. ولی کدامیک از اینها دلالت بر عدم نجاست سگ دارد؟ نویسنده باید طبق قواعد اصول فقه شیعه این مسئله را اثبات کند چرا که روایات فراوانی مبنی بر نجس بودن سگ داریم.

در قرآن، سخن از سگ اصحاب کهف آمده، اما تجلیلی از آن سگ بیان نشده است:
وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصیدِ/١٨ کهف
 و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏ کرد
و به فرض بپذیریم که بیان این داستان، تجلیل از سگ است! آیا قرآن هیچ سخن دیگری درباره سگ ندارد؟
اگر بخواهیم قرآن را ملاک قرار دهیم، باید به همه آن ایمان داشته باشیم، نه اینکه هر جا مطابق میلمان بود، بپذیریم و هر جا با میل ما سازگار نبود، رد کنیم:
أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ.../٨٥ بقره
آیا به بعضى از دستورات کتاب آسمانى ایمان مى‏ آورید، و به بعضى کافر مى‏شوید؟!

فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا/١٧٦ اعراف
مثل او همچون سگ است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همین کار را مى‏کند. این مثل گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند.
همانطور که می بینید، در این آیه کافران به آیات الهی، به سگ تشبیه شده اند! البته مطلب صحیح این است که هیچ کدام از این آیات شرافت یا خباثت سگ را اثبات نمی کنند. سگ یکی از مخلوقات خدای متعال است. و در نظام احسن خلقت قرار دارد. و نجس بودن یک حیوان، حکمی است که منافاتی با خلقت نیکوی او ندارد. آیا زیبا بودن مار، دلیل این است که سم او کشنده نیست؟
خامسا حکم سگ نگهبان در اسلام با سگهای تزئینی یا ولگرد یا... تفاوت دارد. استفاده از سگ برای نگهبانی از نظر اسلام مانعی ندارد .سگ نجس است ، اما اسلام برای برخی کارها همچون نگهبانی و شکار اجازه استفاده داده و خرید و فروش این نوع سگ هم به علت استفادۀ عقلایی که دارد، در اسلام مجاز شمرده شده است.