حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

بررسی تطبیقی داستان اصحاب کهف از منابع مختلف

در قرآن کریم داستانی نقل قول شده است که در زمان حکمرانی  دقیانوس بر ترکیه و یا روم شرقی بخاطر مذهب مسیحی خود مجبور به فرار از شهر می شوند و در غاری در حدود سیصد سال به خواب میروند و سیصد و نه سال بعد از خواب بلند می شوند و متوجه می شوند که در عصر دیگری قرار دارند و همه مردم به مسیحیت گرویده اند. 

در سوره کهف خداوند به این داستان اشاره می کند که به آیاتی از آن در اینجا اشاره می کنیم:

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿۹)إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ﴿۱۰)ضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا ﴿۱۱)ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿۱۲)

آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!﴿۹)زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگار! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن، و راهِ نجاتی برای ما فراهم ساز!﴿۱۰)س در آن غار سالیانى چند بر گوشهایشان پرده زدیم﴿۱۱) آنگاه آنان را بیدار کردیم تا بدانیم کدام یک از آن دو دسته مدت درنگشان را بهتر حساب کرده‏اند﴿۱۲) 

همچنین در ادامه در آیه شانزده به غار نیز اشاره شده است این آیه بسیار زیبا بر تمامی زمانها می تواند دلالت داشته باشد: 

وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا ﴿۱۶)  

و چون از آنها و از آنچه که جز خدا مى‏پرستند کناره گرفتید پس به غار پناه جویید تا پروردگارتان از رحمت‏خود بر شما بگستراند و براى شما در کارتان گشایشى فراهم سازد 

این داستان از دیدگاه تاریخی نیز مورد پذیرش مسیحیت و موریخین مختلف نیز قرار گرفته است و تواریخ و مکان آن نیز دقیقا بر درستی ماجرا صدق می کند.دقیانوس امپراتور ظالم روم که درزمان وی مسیحیان بسیاری کشتار شدند در سال 250 جان خود را از دست داد و کنستانتین که در بین سالهای ۲۸۰ ـ ۳۳۷ میلادی می زیسته است مسیحی شد و روم را به طرف مسیحیت گرایش داد زمانی که اصحاب کهف از خواب بیدار شده بودند تمامی آن نواحی به مسیحیت گرویده بود.

ادوارد گیون در کتاب تاریخی خود تحت عنوان انحطاط و سقوط امپراتوری روم نیز این داستان را تایید می کند:

در میان قصص بی مزه تاریخ کلیسا طبع من مایل به قصه هفت خفتگان است که داستانی است متفاوت و به یاد سپردنی و تاریخ خیالی آن مصادف با سلطنت تئودوسیوس کهتر و فتح آفریقا به دست قوم واندال.در روزگاری که دیسیوس امپراطور به ایذا به آزا و اذیت مسیحیان می پرداخت هفت جوان افسوسی خویش را در غاری وسیع در سینه کوهی که در جوار شهر بود پنهان کردند و قضا و قدر چنان خواست که خواست که در آنجا به دست پادشاه ستمگر هلاک گردند زیرا که به فرمان او سنگهای عظیم روی هم انباشتند و به این ترتیب مدخل غار را بستند هفت جوان در دم به خوابی خوش فرو رفتند.(انحطاط و سقوط امپراتوری روم نوشته ادوارد گیبون ترجمه فرنگیس شادمان جلد دوم صفحه 803 )

همچنین این داستان برای نخستین بار توسط اسقف استفان افسس (448-451) توضیح داده شد.(The Seven Sleepers of Ephesus )

در ادامه می نویسد داستان این هفت جوان قبل از قرن ششم تحت توجه گرگوری اسقف تور از سریانی به لاتینی ترجمه شد. 

شبهه ای که مطرح می شود این است که در سوره کهف آیه 25 نوشته شده است که اصحاب کهف 309 سال به خواب رفته اند ولی فاصله زمانی تئودیسیوس و دقیانوس که اصحاب کهف در بین آنها به خواب رفته بودند نزدیک به 200 سال است و در تمام منابع مسیحی از خواب 189 ساله آنها یاد می شود.

در جواب باید گفت در زمان نزول قرآن اعراب از تاریخ قمری استفاده می کردند و سالهای قمری کوتاه تر از سالهای میلادی و شمسی هستند و رقم ذکر شده در قرآن بر اساس تاریخ قمری است و تاریخ قمری در حالت عادی از مان شروع بیشتر از صد سال با تاریخ میلادی اختلاف دارد.

در تمامی متون مسیحی نیز این داستان تحت عنوان Seven Sleepers مورد تایید قرار گرفته است.شهر باستانی افسوس در ترکیه امروزی که در آن روزگار روم شرقی بود در سه کیلومتری جنوب شهر سلجوق استان ازمیر قرار گرفته است.

گفته می شود این تصاویر مربوط به غاری است که اصحاب کهف در آن به خواب رفته اند و در ترکیه و در 0.8 کیلومتری ویرانه های افسوس قرار دارد قرار دارد.(Cave of the Seven Sleepers, Ephesus )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در ادامه آیات هجده در آیه نوزده به یک مساله مورد تایید قرار گرفته شده در پزشکی امروز اشاره می کنند:

وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿۱۸﴾ 

و مى‏پندارى که ایشان بیدارند در حالى که خفته‏اند و آنها را به پهلوى راست و چپ مى‏گردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دست‏خود را دراز کرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع مى‏یافتى گریزان روى از آنها برمى‏تافتى و از [مشاهده] آنها آکنده از بیم مى‏شدى  

اگر فردی سالها بدون تحرک در جایی باشد دچار زخم بستر می شود و همه بدنش نابود می شود ولی خداوند اشاره کرده که آنها با به  راست و چپ می گردانده که پیشتر اشاره شد.

 

منبع:

http://miraclesofthequran.persianblog.ir/tag/