حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

پاسخ به سوال دوستان (شماره ٢١- توضیح در مورد سخن دکتر شریعتی)

نماز اجاره ای می خوانند! 
و روزه اجاره ای میگیرند! 
برای امواتی که ....
درحیاتشان وقت نداشته اند!
خودشان انجام دهند!
ولی پولی داشته اند!
که بدهند به نماز خوانان!
و روزه گیران حرفه ای!
تا برایشان انجام دهند!
پدر پول بسوزد! 
که در دستگاه خدا هم کار میکند!
آنهم چه کاری! 
جانشین پرستش خدا! 
پول میدهند! 
تا دیگران برایش خدا را بپرستند!
و او به بهشت برود!
و ثواب نماز و روزه آنها راببرد!
براستی که عجب حماقتی است جهل مذهبی!
"دکتر علی شریعتی"

از کلام دکتر شریعتی  ٣ برداشت میتوان داشت
١) جاهل مذهبی مد نظر ، فردیست که دارد به جای میتی نماز میخواند و هزینه ای دریافت میکند
٢) جاهل مذهبی مد نظر ، فردیست که گمان میکند بعد از مرگش با قضای تکالیفش تمامی مشکلاتش حل شده و به بهشت میرود که فرد تارک الاصلاه ثروتمند هم مصداق این گروه میشود
٣) هر دو جاهلند!

اگر منظور دکتر شریعتی تنها برداشت 2 باشد، خوب ما هم با آن موافقیم و مطابق عقاید شیعه هم، به چنین شخصی جز جاهل چیز دیگری نمیتوان گفت اما از آنجایی که در متن آمده  "پدر پول بسوزد که در دستگاه خدا هم کار میکند آن هم چه ....." نشان میدهد که برداشت دکتر از مساله برداشت دوم نیست، چرا که اگر غیر از این بود لااقل باید میگفت: "پدر پول بسوزد که ( به زعم آنها) در دستگاه خدا هم کار میکند آنهم چه .....". البته متنکامل سخن دکتر در دست نیست، شاید کلام خود را اصلاح کرده باشد ولی آنچه در متن بر جای مانده از ایشان در دسترس است؛ با ادله منطقی برداشت دگری نیست مگر آنچه گفته شد.

و اما توضیح مطلب:  

١) نماز و روزه یک تکلیف است و بر هر مسلمانی واجب: 

إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا /١٠٣ نساء

همانا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شده است 

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ/١٨٣ بقره

اى کسانى که ایمان آورده‏اید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید 

در آیات متعدد قرآن ، نماز بعنوان یکی از اصولی بیان شده است که در کنار اعمال صالح "باید" انجام شود. مانند:

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ../٧١ توبه

و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مى‏دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏دارند و نماز را بر پا مى‏کنند

 

نماز شرط ورود به بهشت است ، درباره نماز وارد شده است:

« ان قبلت قبل‏ ما سواها و ان ردت رد ما سواها » (وسائل ، ج‏٣، ص ٢٢ ، ح ١ ) یعنی شرط قبولی و پذیرش سایر اعمال‏ انسان قبولی نماز است . به این معنی که اگر انسان کارهای خیری انجام‏ بدهد و نماز نخواند و یا نماز بخواند اما نماز نادرست و غیر مقبولی که‏ رد بشود ، سایر کارهای خیر اوهم رد می‏شود . شرط قبولی سایرکارهای خیر انسان قبول شدن نماز اوست .  

پیشوایان معصوم ما، هنگام نماز، رنگ خود را می باختند و می فرمودند: وقت ادای امانت الهی وحضور در پیشگاه الهی است . (بحار الانوار ، ج ٨١) 

بعلاوه نماز دارای آثار و برکات معنوی و مادی در زندگی است که ممکن است شخص پولدار بعد از مرگش وارثان بتوانند با نماز استیجاری از عذاب اخروی او "کم" کنند، اما به طور قطع این شخص از "فیوضات و برکات دنیوی و درجات اخروی" آن محروم مانده است.

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ../٤٥ عنکبوت

نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است..

٢) چه کسی گفته این قضا باید حتما استیجاری ادا شود؟

اصل اول در قضای نماز بعد از مرگ، این است که تکلیف متوجه پسربزرگ است وبراو واجب است انجام دهد . اگر فرزند کسی صالح شد این تکالیف را انجام خواهد داد و اگر نبود انجام نمی دهد پس در واقع اشکال حکم درفرزند پسرداشتن و نداشتن باید باشد نه درپول داشتن و نداشتن .............

حال اگرکسی وصیت کرد بعد از مرگ او برای نماز و روزه اش،  اجیر بگیرند بعد ازمرگش کار عملا دست ورثه است آنها اگر متدین باشند به وصیت عمل میکنند و اجیرمیگیرند و اگر متدین نبودند عمل نخواهند کرد درواقع در این فرض هم مساله در متدین بودن و نبودن فرزندان است . درصورت عدم تدین فرزندان، نماز و عبادات خوانده نخواهد شد ولو پدر ثروتمند باشد و درصورت  تدین ایشان به هرحال انجام خواهند داد چه پدرپول داشته باشد چه نداشته باشد (فرزندان متدین شخص فقیر با تقسیم عبادات بین خود یا اشتراک درپرداخت حق الزحمه اجیر این کار را انجام خواهند داد)

دراین صورت هم امر دائر مدار ثروت نیست بلکه منوط به متدین بودن و نبودن فرزندان است چقدراشخاص پولدارهستند که ورثه اصلا به فکر عبادات پدر نیستند و میگوینداگر پدرلازم میدانست (متدین بود)خودش میخواند ....

وچقدرفرزندان افرادفقیر که با هرمشقتی شده سعی در انجام نواقص عبادات پدرهستندو بودند....پس درواقع نقش اصلی دراین بین در صالح و طالح بودن فرزندان است نه پول...

این که در اسلام نماز قضای پدر بر پسر بزرگ واجب است، به معنای این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش می‏کشد، یا پدر به خاطر ترک نماز مورد سؤال وبازخواست و عقاب قرار نمی‏گیرد، بلکه یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگ است که دارای دلایل و حکمت‏های خاص خود می‏باشد.گرچه هر کار خیری که انجام دهیم و ثوابش را به روح میت هدیه بکنیم، برای او مفید است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبی و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه. کسی که برای میت عملی را انجام می‏دهد، گرچه در نیت باید قصد نیابت نماید، ولی قسمت عمده ثواب آن طبق روایات ـ در نامه عمل او نیز نوشته می‏شودمرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح‏الجنان، ص ٣١٧ حدیث صحیحی را از امام صادق(ع) نقل فرموده که در ضمن آن حدیث این طور آمده «میت شاد و مسرور می‏شود و گشایش پیدا می‏کند به دعا و استغفاری که برای او می‏کنند چنانچه زنده شاد می‏شود به هدیه که برای او می‏برند و فرمود که ثواب نماز، روزه، حج، صدقه و سایر اعمال خیر و دعا در قبر میت بر او وارد می‏شود و ثواب آن برای مرده و کسی که آنها را انجام داده نوشته می‏شود.
برخی دلایل و حکمت های وجوب ادای نماز قضای پدر توسط پسر بزرگ را می توان از نظر فقهی و غیر فقهی اینگونه بیان کرد:1)بیان فقهی: روایات فراوانی در این باب از ائمه (ع) رسیده است که ضمن بیان حکم، حکمت آن را نیز ذکر کرده است.( همه این روایات و بررسی آنها را می توانید در کتاب "الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة"، ج‏13، ص ٣٢٣،تألیف مرحوم شیخ یوسف بحرانی،انتشارات جامعه مدرسین، قم، ١٤٠٥، ببینید.)

در روایتی امام حسن عسکری (ع) در جواب راوی که میگوید: میتی که ده روز از ماه رمضان روزه هایش را نگرفته است و دو ولیّ دارد، آیا این دو با هم باید این روزه ها را بگیرند؟؛ می فرماید:« ولیّ بزرگ تر باید هر ده روز را بگیرد.»( صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص ١٥٣، انتشارات جامعه مدرسین، قم،١٤٠٤)
در برخی از روایات، حکمت وجوب قضای روزه و نماز پدر برپسر بزرگ تر را اولویت او در ارث بردن از پدر بیان کرده است. امام صادق (ع) می فرماید: «قضای نماز و روزه او بر عهده کسی است که از همه نسبت به میراث او اولویتدارد.»( کلینی،محمد بن یعقوب ، کافی، ج٤، ص ١٢٣، چاپ اسلامیه، تهران،١٣٦٢)

شاید گفته شود که در این روایت و روایات مشابه اسمی از پسر برده نشده است، پس چگونه است که قضا بر عهده پسر بزرگ تر است؟
گفتنی است که اگر وارثان در یک طبقه قرار گرفته باشند، نوبت به طبقه بعد نمی رسد، از طرفی بین همه کسانی که در یک طبقه قرار گرفته اند، هیچ گونه اولویتی نیست؛ یعنی چنین نیست که ابتدا سهم پسر و بعد سهم دختر پرداخت شود، بلکه همه در یک سطح هستند، مطلبی که منظور این روایات را روشن می کند، این است که در روایات دیگر، تنها برای پسر بزرگ خانواده، اولویت هایی در نظر گرفته است که به آنها اشاره می شود.در این گونه روایات تصریح شده است (نک: طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج ‏٤، ص ١٤٥، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ١٣٩٠ ق) که اگر مردی فوت کرد، بعضی از وسایل شخصی و اختصاصی او؛ مانند قرآن، انگشتر، شمشیر، مرکب (بعید نیست که راحله و مرکب در عصر حاضر، ماشین و وسیله نقلیه شخصی را نیز شامل شود) ، لباس و کتاب های او از آن، پسر بزرگ است.( فتاوای مراجع عظام تقلید در تعداد این امور مختلف است. نک: توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج٢، ص ٧٤٨)
با جمع کردن این دو دسته از روایات، اولویت پسر بزرگ نسبت به ارث پدر ثابت می شود. اماّ از آن جایی که به ارث رسیدن این چند قلم که اصطلاحا در فقه از آن به "حبوه" یاد می کنند، علت حکم نیست، بنابراین اگر پدری این موارد را نداشت باز هم وجوب قضای نماز و روزه اش بر پسر بزرگش ثابت است. حکمت های دیگر این حکم راشاید بتوان در  قسمت "بیان غیر فقهی" متذکر شد٢) بیان غیر فقهی: بعد از بیان اختصاص پسر بزرگ به "حبوه"، به برخی دیگر از حکمت های این حکم اشاره می کنیم:الف) اهمیت دادن به احترام فرزندان به والدین (به خصوص پدر) حتی والدین گنهکار؛ با تشریع چنین حکمی، عملا پسر بزرگ که به عنوان ولی و سرپرست خانواده است، بعد از مرگ پدر، ارتباط عاطفی را حفظ کرده و در جهت کمکی به پدر قدم بر می دارد.ب) اهمیت دادن به پسر بزرگ تر؛ و این بدان جهت است که خانواده بعد از فقدان پدر دچار فقدان مدیر و بزرگ نگردد. به طوری که در برخی از روایات از برادر بزرگ تر به عنوان "پدر" یاد شده است.( مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏٧٥، ص ٣٣٥)
ج) اهمیت دادن به نماز و روزه؛ این حکم را می‏فهماند که اگر کسی نماز و روزه را به جا نیاورد حتی بعد از مردن او این حکم ساقط نمی‏شود و با وجودی که او مورد مؤاخذه و عقاب قرار می‏گیرد، باید در همین دنیا آن نماز و روزه را به نیت او انجام دهنددر نتیجه حکمت وجوب نماز قضای پدر بر پسر بزرگ تر مسائل دیگری است که به سه مورد از آن اشاره کردیم. البته باید توجه داشته باشیم که با بیان همه این حکمت ها، باز هم علت اصلی تشریع بسیاری از احکام بر ما پوشیده است و تنها با پای بندگی می توان در این وادی قدم زد.

پس در اسلام ضرورتی ندارد که به جا آوردن نماز و روزه‌ ی فوت شده ‌ی پدر و مادر، حتماً استیجاری باشد، بلکه بر پسر بزرگ ‌تر واجب است و اگر دیگران نیز به جا آوردند، مستحب و خیرات است. هر چند که دیگران می‌توانند بابت وقتی که می‌گذارند یا زحمتی که متقبل می‌شوند، اجرتی نیز دریافت نمایند. پس "اجرتش بابت وقت، کار و زحمت خودش است، نه بابت خرید بهشت یا فروش جهنم". 

مسألۀ ١٢١٣- اجیر گرفتن براى قضاى نماز و عبادتهاى دیگر از طرف اموات خالى از اشکال نیست، مگر در حج و اگر کسى بخواهد در عبادتهاى دیگر اجیر بگیرد قصد رجاء کند، امّا به جا آوردن نماز و روزه قضا و همچنین نماز و روزه مستحبّى به قصد قربت و بدون گرفتن اجرت اشکالى ندارد. (رساله توضیح المسائل (مکارم)، ص: ٢٢٨) و (توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)، ج١، ص: ٨٣١)

اگر ترک نمازها و روزه ها "عمدی" باشد ، هر چند ثوابی از کارهای انجام شده، به میت می رسد، ولی "مسلما میت به دلیل ترک عمدی واجبات خود عذاب و مواخذه می شود. مگر آن که واقعا توبه کرده و با حال توبه مرده باشد." 

س ٥٤٨- پدرى که همه اعمال عبادى خود را عمداً انجام نداده است، آیا بر پسر بزرگ قضاى همه نمازها و روزه‏هایى را که پدرش انجام نداده و به پنجاه سال مى‏رسد، واجب است؟
ج- اگر ترک نماز و روزه بر اثر طغیان باشد، قضاى آنها بر پسر بزرگ واجب نیست. ولى در این صورت هم احتیاط در قضاى آنها ترک نشود.(رساله توضیح المسائل بخش استفتائات آیت الله خامنه ای ) 

پس طبق نظر برخی از مراجع، اجیر گرفتن براى قضاى نماز و عبادت هاى دیگر از طرف اموات بدون اشکال نیست، مگر در حج .

٣)همه اعمال خیر که به نیّت اموات انجام شود، برای اموات مفید و مؤثر است و منحصر در عبادات نیست. و البته نماز و روزه های که از مرده قضا شده است، اگر ترک آن ها عمدی نباشد و میت به دلیل مریضی و یا فراموشی و ... آن را قضا نکرده باشد، گناهی برای آن میت نوشته نشده است.

٤) چه کسی گفته انجام قضای نماز برای میت کوتاهی او را  جبران میکند؟

اینکه اگر نماز و روزه شخص پولدار درست شد به بهشت می رود اشتباه است چون تکالیفی که به خاطر پولداربودن متوجه شخص میشود بسیار بیشتر از فقیر است لذا باید از عقبات سختی بگذرد یکی از آنها نماز و روزه است. پس دلیلی برای راحتی مرفه ها و خریدن نماز و روزه با پول نیست.

٥) کسی نمیتواند کوتاهی میت را جبران کند آن هم واجبی چون نماز و روزه را.

 با توجه به آیه ١٨ سوره فاطر: (و البته آیات دیگر قرآن کریم)

وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلی حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی .../١٨ فاطر

و هیچ باربر دارنده ای، بار (گناه) دیگری را برنمی دارد و اگر گران باری (دیگری را به یاری)به سوی بارش فراخواند، چیزی از آن برداشته نمی شود؛ هر چندخویشاوند باشد. 


کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ /٣٨ مدثر

هر کسى در گرو دستاورد خویش است 

٦) افضل عبادات نماز است، اما چون استحباب با حق نمی سازد، لذا نماز مستحبی از حقوق محسوب نمی شود. پس فقط نماز واجب از حقوق خداوند است. صاحب حق در نماز، خداوند است. لذا طبق این معیار، حق الله بودن آن روشن است و این حق باید پرداخته شود.

درست است که بخشش خدا بی نهایت است و تا جایی که امکان داشته باشد می بخشد اما باید در نظر داشته باشیم تنها صفت کمال خدا، "غفاریت" (بخشاینده بودن) نیست خداوند "حکیم" هم هست .خداوند نیازی به عبادت ما ندارد و بی نیاز مطلق است اما با توجه به نیاز فطری انسان به عبادت ،خداوند احکامی را بر ما واجب کرده که عمل به این احکام باعث رشد وهدایت و رسیدن به مقامات والای معنوی می شود .

اگر ما به این دستورات عمل کنیم از ثواب الهی بهره مند می شویم واگر سرپیچی کنیم به ما وعده جهنم داده شده است . حال اگر ما بگوییم: رحمت خدا بی نهایت است وما را در صورت ترک نماز وبقیه واجبات می بخشد ،حکمت خداوند زیر سوال می رود .زیرا دیگر کسی عبادات خویش را انجام نخواهد داد و غرض از خلقت انسان که عبادت است تعطیل خواهد شد!

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ /٥٦ ذاریات

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند 

وکار بی هدف وغرض ،لغو وخلاف حکمت الهی است

درثانی در این صورت خلف وعده هم پیش می آید خداوند وعده جهنم داده ولی هیچ کس را به جهنم نمی برد . بله در صورت توبه خداوند همه گناهان را می بخشد اما در قرآن و روایات،همانطور که در دروس جلسات گفتیم، شرط قبول توبه، جبران کاستی های گذشته قرار داده شده است یعنی کسی که نمازهای خود را نخوانده باید قضا کند لذا راه فراری از تکالیف شرعی نیست و در برخی موارد جریمه و کفاره دارد مثل روزه که کفاره دارد.

در مورد نماز "صلاه غرقی "داریم یعنی کسی که در حال غرق شدن هم هست اگر نماز خود را نخوانده باشد باید با همان حال نمازش را بخواند!

در قیامت از نماز سوال خواهد شد اگر نماز قبول نشود بقیه اعمال هم قبول نخواهد شد.

مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ /٤٢ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ /٤٣ مدثر(گویند از نمازگزاران نبودیم ( ۴۳)

چه چیز شما را در آتش [سقر] درآورد 

در زمان پیامبر( ص ) نیز ،ایشان اسلام گروهی از مشرکین را که اسلام را بدون نماز می خواستند نپذیرفت.
خلاصه:باید همیشه ما صفات الهی را کنار هم ببینیم نه تک تک .مثلا پدر مهربانی را در نظر بگیرید که سرمایه دار است اما به کودک خود مقدار معینی پول می دهد تا فرزندش ولخرج نشود وقدر پولی را که به زحمت پدر به دست آورده را بداند.اینجا اگر به کرم و جود پدر نسبت به فرزندش نگاه کنیم باید تمام درخواستهای پسر را برآورده کند اما با توجه به حکمت ودرایت پدر باید بگوییم :این پدر نباید فرزند خود را لوس کند و یاید تقاضاهای او را در حد معقول بر آورده کند. 

حال با وجود این همه آیات و روایت (که البته بطور چکیده بیان کردم) چگونه میتوان به خود چنین اجازه دهیم و این دو فریضه ی بسیارمهم را زیر سوال ببریم؟! وا عجبا از جهل های رنگین شده !!! لذا دلیلی برای راحتی افراد متمول و خریدن نماز و روزه با پول نیست!!!


 با کمک از منابع زیر:

١) http://meraaj.mihanblog.com

٢)  http://mohamadjavad113.blogfa.com

٣) http://www.askdin.com

٤)http://www.hawzah.net

٥) http://shayeaat.ir/post/122