حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

نفی یاس و ناامیدی از رحمت خدا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه چهل و یکم

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ﴿۵۳﴾ - سوره مبارکه الزمر

بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏اید از رحمت‏خدا نومید مشوید در حقیقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.

 

سلام علیکم

 

معانی لغات:

قُلْ: بگو 

یَا عِبَادِیَ: ای بندگانم

الَّذِینَ: کسانی که، که

أَسْرَفُوا: اسراف کردید، زیاده روی کردید(ستم کردید)

عَلَى أَنفُسِهِمْ: بر خویشتن

لَا تَقْنَطُوا: ناامید نشوید

مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ: از رحمت خدا

إِنَّ اللَّهَ: همانا(که) خداوند، چرا که خداوند

یَغْفِرُ: می آمرزد، می بخشد

الذُّنُوبَ: گناهان

جَمِیعًا: همه 

إِنَّهُ: همانا او(خداوند)

هُوَ: او

الْغَفُورُ: آمرزنده

الرَّحِیمُ: مهربان

 

                

 

شان نزول:

بعضى از مفسران شان نزولهایى براى آیات فوق ذکر کرده ‏اند که احتمالا همه از قبیل "تطبیق" است، نه "شان نزول".

١) از جمله داستان "وحشى" است که در میدان احد بزرگترین جنایت را مرتکب شد، و عموى پیامبر(ص)، حمزه آن افسر شجاعى که جان خود را همه جا سپر براى پیامبر(ص) مى‏ساخت، به طرز ناجوانمردانه‏ اى شهید کرد، هنگامى که اسلام اوج گرفت مسلمانان در همه جا پیروز شدند، وحشى مى‏ خواست اسلام بیاورد اما مى‏ ترسید اسلامش مورد قبول واقع نشود که این آیه نازل گردید و او اسلام آورد.

پیامبر(ص) از او پرسید: عمویم حمزه را چگونه کشتى؟ وحشى ماجرا را شرح داد پیامبر(ص) سخت گریه کرد، توبه او را پذیرا شد ولى به او فرمود: در برابر چشمان من هرگز ظاهر مشو، چرا که نمى‏ توانم به تو نگاه کنم. وحشى به سوى شام رفت و سرانجام در سرزمین خمر از دنیا رفت. 

بعضى از پیامبر(ص) سؤال کردند آیا این آیه تنها در باره او است یا همه مسلمین را شامل‏ مى‏شود فرمودند: همه را شامل مى‏ شود

٢) جوانى گریان خدمت پیامبر(ص) آمد و سخت ناراحت بود و مى‏ گفت: از خشم خدا مى‏ ترسم. فرمود: شرک آورده ‏اى؟! گفت: نه.

فرمود: خون ناحق ریخته‏ اى؟ عرض کرد: نه. 

فرمود: خدا گناه تو را مى‏ آمرزد هر قدر زیاد باشد. عرض کرد: گناه من از آسمان و زمین و عرش و کرسى بزرگتر است. 

فرمود: گناهت از خدا هم بزرگتر است؟! 

عرض کرد: نه، خدا از همه چیز بزرگتر است.

فرمود: برو(توبه کن) که خداى عظیم، گناه عظیم را مى ‏آمرزد.

عرض کرد: اى رسول خدا(ص)، از روى تو شرم دارم که بازگو کنم... هفت سال نبش قبر مى‏ کردم و کفنهاى مردگان را برمى‏ داشتم تا اینکه روزى به هنگام نبش قبر به جسد دخترى از انصار برخورد کردم، بعد از آنکه او را برهنه کردم دیو نفس در درونم به هیجان درآمد ...(سپس ماجراى تجاوز خود را شرح مى‏ دهد). هنگامى که سخنش به اینجا رسید، پیامبر(ص) سخت برآشفت و ناراحت شد. فرمود: این فاسق را بیرون کنید، و رو به سوى او کرده اضافه نمود: تو چقدر به دوزخ نزدیکى؟!

جوان بیرون آمد سخت گریه مى‏ کرد، سر به بیابان گذاشت و عرض مى‏ کرد: اى خداى محمد! اگر توبه مرا مى‏ پذیرى پیامبرت را از آن با خبر کن و اگر نه آتشى از آسمان بفرست و مرا بسوزان و از عذاب آخرت برهان.

اینجا بود که پیک وحى خدا بر پیامبر نازل شد و این آیه را بر آن حضرت خواند. 

تلاوت این آیه از سوى جبرئیل در اینجا ممکن است به عنوان نخستین بار نباشد که جنبه شان نزول پیدا کند، بلکه تکرار آیه‏ اى باشد که قبلا نازل شده براى تاکید و توجه بیشتر و اعلام قبول توبه آن مرد گنهکار.

٣) بعضی گفته ‏اند این آیات درباره اهل مکه نازل شده، آنها مى‏ گفتند: محمد(ص) چنین فکر مى‏ کند که هرکس پرستش بت کند یا دستش به خون انسانى آغشته شود هرگز بخشوده نخواهد شد، در عین حال به ما مى‏ گوید اسلام بیاورید، ما چگونه اسلام بیاوریم در حالى که هم بت پرستیده‏ ایم و هم خون بى‏ گناهان ریخته ‏ایم؟! که این آیه نازل شد و درهاى توبه را به روى آنان گشود.

- در تمام کلمات این آیه لطف و مهر الهى نهفته است:

١) قُلْ: »پیام بشارت را رسول خدا صریحاً اعلام کند«.

٢) یَا: »خداوند انسان را مخاطب قرار داده است«.

٣) عِبَادِیَ: »خداوند همه را بنده‏ ى خود و لایق دریافت رحمتش دانسته است«.

٤) أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ: »گناهکاران بر خود ستم کرده‏ اند و به خدا ضررى نرسانده‏ اند.«

٥) لَا تَقْنَطُوا: »یأس از رحمت، حرام است«.

٦) رَّحْمَةِ اللَّهِ: »رحمت او محدود نیست. (گفته است «رحمة اللّه» یعنی رحمت خدا و نگفته «رحمتى» (به معنای رحمت من)، چون لفظ «اللّه» جامع‏ ترین اسم خداست پس جامع ترین رحمت را بیان کرده.) «

آمرزش گناه اقتضاى رحمت خداوند است. «

٧) إِنَّ اللَّهَ: »وعده‏ ى رحمت قطعى است. «

٨) یَغْفِرُ: »کار خداوند بخشش دائمى است. «

٩) الذُّنُوبَ: »خداوند همه‏ ى گناهان را مى‏ بخشد«.

١٠) جَمِیعًا: »خداوند بر بخشش همه‏ ى گناهان تأکید دارد. در بخشش الهى نوع گناه و مقدار آن تفاوتى ندارد. "الذنوب جمیعاً"«

١١) إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ: »خدا بسیار بخشنده و رحیم است. « 

-  در فرهنگِ قرآن، اسراف معناى وسیعى دارد که علاوه بر اسراف در مال، شامل اسراف در نفس و جان نیز مى‏ شود. بدین معنى که انسان در بهره ‏گیرى از استعدادها و ظرفیّت‏ هاى وجودى خود از حدّ اعتدال خارج شده و دچار افراط و تفریط گردد.

- مراد قرآن از اینکه مى‏ فرماید: خداوند همه گناهان را مى‏ بخشد، آن نیست که انسان گناه کند و بگوید خدا مى‏ آمرزد، بلکه مراد آن است که همه گناهان هر قدر هم بزرگ باشند قابل آمرزش است و نباید از رحمت الهى مأیوس بود و طبیعتاً راه دریافت آمرزش الهى، توبه و جبران گناه است که در آیه بعد (آیه ٥٤ زمر) آمده است.

- قوانین و احکام الهى در حد اعتدال است و نافرمانى مردم، تجاوز از حدّ اعتدال است. «أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ «

- امید به مغفرت زمینه آمرزش است. «لَا تَقْنَطُوا ... إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ «

 

سخن آخر: 

گفتم : خدایا خسته ام! گفتی: از رحمت من ناامید نشو

الهی و ربی من لی غیرک...

یا لطیف ارحم عبدک الضعیف الذلیل..

بارالها هرآنچه که در نعمت جوانی، سلامتی، وقت، علم و دانایی ام اسراف کرده ام را بر من ببخش و بیامرز..

 

تکلیف امروز دوستان عزیزم:

حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد

 

التماس دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد