حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

غنا و آواز حرام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه چهلم

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ﴿۶﴾ - سوره مبارکه لقمان

ترجمه: و برخى از مردم کسانى‏اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى[هیچ] دانشى از راه خدا گمراه کنند و [راه خدا] را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود.

 

سلام علیکم

 

معانی لغات:

وَمِنَ: و از، و برخی

النَّاسِ: مردم

مَن: کسی(هست که)، کسانی(هستند که)

یَشْتَرِی: می خرند

لَهْوَ: لغو، بیهوده

الْحَدِیثِ: سخن

لِیُضِلَّ: برای اینکه گمراه کنند

عَن: از

سَبِیلِ اللَّهِ: راه خدا

بِغَیْرِ عِلْمٍ: بدون علم(از روی جهالت)

وَیَتَّخِذَهَا: و می گیرد آن را(قرآن را، راه خدا را)

هُزُوًا: مسخره

أُولَئِکَ: آنها

لَهُمْ: برایشان

عَذَابٌ مُّهِینٌ: عذاب خوارکننده(است)

             

- شان نزول: (٢نظر گفته شده)

١) "نضر بن حارث" مرد تاجرى بود و به ایران سفر مى‏ کرد و در ضمن، داستانهاى ایرانیان را براى قریش بازگو مى‏ نمود و مى‏ گفت: اگر محمد براى شما سرگذشت عاد و ثمود را نقل مى‏ کند، من داستانهاى رستم و اسفندیار و اخبار کسرى و سلاطین عجم را باز مى‏ گویم! آنها دور او را گرفته، استماع قرآن را ترک مى‏ گفتند. که این آیه در مورد او نازل شد.

 

٢)بعضى گفته‏ اند که این آیه در باره مردى نازل شده که کنیز خواننده‏ اى را خریدارى کرده بود و شب و روز براى او خوانندگى مى‏ کرد و او را از یاد خدا غافل مى‏ ساخت.

(تفسیر نمونه ذیل شان نزول آیه شریفه)


-"لَهْوَ الْحَدیثِ"، مفهوم وسیع و گسترده اى دارد که هر گونه سخنان یا آهنگهاى سرگرم کننده و غفلت زا که انسان را به بیهودگى یا گمراهى مى کشاند در بر مى گیرد، خواه از قبیل "غنا" و الحان و آهنگهاى شهوت انگیز و هوس آلود باشد، و خواه سخنانى که نه از طریق آهنگ ، بلکه از طریق محتوى ، انسان را به بیهودگى و فساد، سوق مى دهد.

و یا از هر دو طریق ، چنانکه در تصنیفها و اشعار عاشقانه خوانندگان معمولى است که هم محتوایش گمراه کننده است و هم آهنگش !

و یا مانند داستانهاى خرافى و اساطیر که سبب انحراف مردم از "صراط مستقیم" الهى مى گردد.

و یا سخنان سخریه آمیزى که به منظور محو حق و تضعیف پایه هاى ایمان مطرح مى شود. (تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


به هر حال "لَهْوَ الْحَدیث" معناى گسترده اى دارد که همه نوع آهنگ و سخنی که انسان را از راه راست و حقیقت دور می سازد را شامل میشود، نظیر حکایات خرافى و داستان‏ هایى که انسان را به فساد و گناه مى‏ کشاند. این انحراف گاهى به خاطر محتواى سخن است و گاهى به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن. 


در احادیثى هم که از طریق اهل بیت (ع) به ما رسیده تعبیرهائى دیده مى شود که بیانگر همین وسعت مفهوم این کلمه است :

از جمله در حدیثى از امام صادق (ع) مى خوانیم : 

اَلْغِنٰاءُ مَجْلِسُ لٰا یَنْظُرُ اللهُ اِلَى اَهْلِهِ ، وَ هُوَ مِمَّا قٰالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ (وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ )


ترجمه: مجلس غنا و خوانندگى لهو و باطل ، مجلسى

است که خدا به اهل آن نمى نگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمى دهد) و این مصداق همان چیزى است که خداوند عزوجل فرموده (بعضى از مردم هستند که سخنان بیهوده خریدارى مى کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند). (وسائل الشیعه ج ١٢صفحه ٢٢٨ (باب تحریم الغنا)).


تعبیر به "لَهْوَ الْحَدیث" بجاى "الحدیث اللهو" گویا اشاره به این است که هدف اصلى آنها همان لهو و بیهودگى است ، و سخن ، وسیله اى براى رسیدن به آن است .(تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


-جمله "لِیُضِّلَ عَنْ سَبیلِ اللهِ" مفهوم وسیعى دارد که هم گمراه کردن اعتقادى را شامل مى شود و هم منحرف ساختن اخلاقی.


-در مورد تعبیر "بِغَیْرِ عِلْمٍ " دو تفسیر آمده است:

١)اگر منظور گمراه کنندگان باشد: اشاره به این است که این گروهِ گمراه و منحرف،حتى به مذهب باطل خود نیز ایمان ندارند، بلکه صرفا از جهل و تقلیدهاى کورکورانه پیروى مى کنند، آنها جاهلانى هستند که دیگران را نیز به جهل و نادانى خود گرفتار مى سازند.


٢)اگر منظور گمراه شوندگان باشد: یعنى مردم جاهل و بی خبر را ناآگاهانه به وادى انحراف و باطل مى کشانند.

(برگرفته از تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


-توضیحی درمورد غنا: غنا به طور اجمال از نظر مشهور علماى شیعه حرام است و شهرتى در سرحد اجماع و اتفاق دارد.

بسیارى از علماى اهل سنت نیز بر این عقیده تاکید کرده اند، هر چند بعضى از آنها استثناهائى براى آن قائل شده اند، و شاید بعضى از این استثناها در حقیقت استثناء نباشد و خارج از موضوع غنا محسوب شود (و به اصطلاح تخصصا خارج است ).(تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


"قرطبى" در ذیل آیه مورد بحث در همین زمینه چنین مى گوید: غناى معمول در میان گروهى از مردم ، هرگاه مشتمل بر اشعار عاشقانه درباره زنان و توصیف زیبائیهاى آنان ، و ذکر شراب و محرمات دیگر باشد، همه علما در حرمت آن متفقند، چرا که مصداق لهو و غناى مذموم مى باشد، و اما اگر از این امور خالى گردد، مختصرى از آن در اعیاد و جشنهاى زفاف جائز است ، و همچنین براى نشاط بخشیدن به هنگام انجام کارهاى مشکل ، آنگونه که در تاریخ اسلام در مساله حفر خندق آمده ، و یا اشعارى که "انجشه" به هنگام حرکت قافله به سوى مکه در حجة الوداع براى تحریک شتران مى خوانده است ، اما آنچه امروز در میان "صوفیه" معمول است که انواع آلات طرب را در این زمینه به کار مى برند

حرام است. (تفسیر قرطبی ج ٧ ص ٥١٣٦)


آنچه را که قرطبى به صورت استثناء بیان کرده به احتمال قوى اصلا جزء غنا نبوده و نیست ، و شبیه اشعارى است که گروهى با آهنگ مخصوص در راهپیمائیها یا مجالس جشن و عزادارى مذهبى مى خوانند.

در منابع اسلامى دلائل زیادى بر تحریم غنا در دست است که از جمله آیه مورد بحث و بعضى دیگر از آیات قرآن مى باشد که حداقل طبق روایاتى که در تفسیر این آیات وارد شده بر غنا تطبیق گردیده ، و یا غنا از مصادیق آن شمرده شده است .(برگرفته از تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


غناء چیست ؟در حرمت غناء چندان مشکلى وجود ندارد، مشکل تشخیص موضوع غناء است .

آنچه از مجموع کلمات فقهاء و سخنان اهل سنت در این زمینه مى توان استفاده کرد این است که غناء، آهنگهاى طرب انگیز و لهو و باطل است .

و به عبارت روشنتر غناء آهنگهائى است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد مى باشد.

و باز به تعبیر دیگر غناء به صوتى گفته مى شود که قواى شهوانى را در انسان تحریک مى نماید، و انسان در آن حال احساس مى کند که اگر در کنار آن صدا، شراب و فساد جنسى نیز باشد کاملا مناسب است !

این نکته نیز قابل توجه است که گاه "یک آهنگ" هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتواى آن ، به این ترتیب که اشعار عشقى و فسادانگیز را با آهنگهاى مطرب بخوانند، و گاه تنها آهنگ ، غنا است ، به این ترتیب که اشعار پر محتوى یا آیات قرآن و دعاء و مناجات را به آهنگى بخوانند که مناسب مجالس عیاشان و فاسدان است ، و در هر دو صورت حرام مى باشد.(تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)


- این آیه به یکى از مهم‏ ترین عوامل گمراه کننده که سخن باطل است اشاره نموده است. درآیات دیگر قرآن، به برخى دیگر از عوامل گمراهى مردم اشاره شده که عبارتند از:

 

الف: "طاغوت"، 

که گاهى با تحقیر : فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ (آیه ٥٤ سوره زخرف) 

و گاهى با تهدید : لَاَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونینَ (آیه ٢٩سوره شعراء) 

مردم را منحرف مى‏ کند. 

 

ب: "شیطان"، که با وسوسه‏ هایش انسان را گمراه مى‏ کند: یُریدُ الشَّیْطٰانُ اَنْ یُضِلَّهُمْ (آیه ٦٠سوره نساء)

 

ج: "عالم و هنرمند منحرف" که با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف مى‏ سازد:

وَاَضَلَّهُمُ السّٰامِری (آیه ٨٥ سوره طه) 

 

د: "صاحبان قدرت و ثروت"، که با استفاده از قدرت و ثروت، مردم را از حقّ باز مى‏ دارند:

اِنّٰا اَطَعْنٰا سٰادَتَنٰا وَ کُبَرٰائَنٰا فَاَضَلّوُنَا السَّبیلَا (آیه ٦٧ سوره احزاب)

 

ه: "گویندگان و خوانندگانى که مردم را سرگرم کرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز مى‏دارند":

یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ  (آیه ٦ سوره لقمان آیه ی مورد بحث)


-در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است که در تفسیر آیه "وَاجْتَنِبوُا قَوْلَ الزُّورِ (آیه ٣٠ سوره حج)" فرمودند: قَوْلُ الزوُّرِ اَلْغِنٰا.

ترجمه: سخن باطل همان غنا است. (وسائل الشیعه، ج ١٢ صفحه ٢٢٥ تا ٢٢٧ و ٢٣١ (باب ٩٩ تحریم الغنا).


-و نیز امام صادق(ع) در تفسیر آیه "وَالَّذینَ لٰا یَشْهَدوُنَ الزُّورَ (آیه ٧٢ سوره فرقان) فرمودند: منظور از آن غنا است . (وسائل الشیعه، ج ١٢ صفحه ٢٢٥ تا ٢٢٧ و ٢٣١ (باب ٩٩ تحریم الغنا).


-در تفسیر آیه مورد بحث (آیه ٦ سوره لقمان) ، روایات متعددى از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و امام رضا (ع) نقل شده است که یکى از مصداقهاى "لَهْوَ الْحَدیث" را که موجب "عَذٰابٌ مُهینٌ" است غنا معرفى کرده اند.(وسائل الشیعه، ج ١٢ صفحه ٢٢٥ تا ٢٢٧ و ٢٣١ (باب ٩٩ تحریم الغنا).


نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه)

- سرمایه گذارى براى مبارزه و تهاجم فرهنگى علیه حقّ، سابقه ‏اى طولانى دارد.

 

- هر آنچه در مقابل حکمت قرار گیرد، لهو و مانع رسیدن به کمال است.(با توجه به آیه ی قبل)

و تعجّب از افرادى است که حکمت رایگان پیامبرمعصوم را رها کرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالى مى ‏باشند.

 

- ابزار مخالفان راه خدا، منطق و حکمت نیست، سخنان لهو و بى پایه است.

 

- خرید وسایل لهو و امورى که انسان را از کمال باز مى‏ دارد، نشانه‏ ى جهالت ونادانى است. (یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ ... بِغَیْرِ عِلْمٍ)

 

- تناسب کیفر با عمل، نشانه‏ ى عدالت است. آنها که حقّ را با تمسخر اهانت مى‏ کنند، عذابشان اهانت آور و ذلّت بار است. (یَتَّخِذَهَا هُزُوًا ... لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ)

 

- دورى از سخن و مجلس باطل از دیدگاه اسلام، آهنگ‏ هایى که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریک نماید، حرام است، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقهامى‏ گویند: شنیدن آن مجاز است.

 

- امام باقر(ع) فرمود: غنا، از جمله گناهانى است که خداوند براى آن وعده‏ ى آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمودند. بنابراین غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهى گفته مى‏ شود که در قرآن به آن وعده‏ ى عذاب داده شده است.

 

- از امام صادق و امام رضا علیهماالسلام نیز نقل شده که یکى از مصادیق «لَهْوَ الْحَدِیثِ» در سوره‏ ى لقمان، غنا مى ‏باشد.

 

- در روایات مى ‏خوانیم : غنا، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏ آورد.

 

- زنان آوازه خوان و کسى که به آنها مزد مى‏ دهد و کسى که آن پول را مصرف مى‏ کند،مورد لعنت قرار گرفته ‏اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.

 

- خانه ‏اى که در آن غنا باشد، از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست، دعا در آن به  اجابت نمیرسد.

 

- غنا، حیا را کم و شهوت را زیادمى‏ کند، شخصیّت را درهم مى‏ شکند و همان کارى را مى‏ کند که شراب مى‏ کند.

 

- امروزه استعمارگران براى سرگرم کردن و تخدیر نسل جوان، از همه‏ ى امکانات از جمله ترویج آهنگ‏ هاى مبتذل، از طریق انواع وسائل و امواج، براى اهداف استعمارى خود سود مى ‏جویند.

 

- آثار زیانبار آهنگ‏ هاى تحریک آمیز و مبتذل بر اعصاب، بر کسى پوشیده نیست.

 

- امام کاظم (ع) فرمود: به هر صدایى گوش فرا دهی، برده ‏ى او هستی. آیا حیف نیست ما برده یک خواننده‏ ى کذائى باشیم!؟

 


- سخن آخر: دوستان آیا ما حاضریم هر صدایى را روى نوار کاست ضبط کنیم؟ آیا حاضریم هر غذایی را بخوریم؟! پس چگونه ما هر صدایى راروى نوار مغزمان ضبط مى‏ کنیم؟ و چگونه روحمان را با هر غذایی سیراب می کنیم؟؟ عمر، فکر و مغز، امانت‏ هایى است که خداوند به ما داده تا درراهى که خودش مشخّص کرده صرف کنیم و اگر هر یک از این امانت‏ ها را در غیر راه خداصرف کنیم به آن امانت خیانت کرده‏ ایم و در قیامت باید پاسخگو باشیم.

همانطور که درحدیث مى‏ خوانیم: دل، حَرَم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود. 

 

اسلام، براى برطرف کردن خستگى و ایجاد نشاط، راه ‏هاى مناسب و سالمى ‏را به ما ارائه کرده است؛ ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا، کارهاى متنوّع و مفید، دید و بازدید، گفتگوهاى علمى‏ و انتقال تجربه، رابطه با فرهیختگان و مهم‏ تر از همه ارتباط با آفریدگار هستى و یاد او که تنها آرام بخش دل‏ هاست، سفارش کرده است. و مهمترین اینها تلاوت و انس با آیات قرآن کریم است.

 

پس چرا خود را سرگرم لذّت‏ هایى کنیم که پایانش، ذلّت و آتش باشد.

حضرت على(ع) فرموده اند: در لذّت‏ هایى که پایانش دوزخ است خیرى نیست.

 

 

تکلیف امروز دوستان عزیزم: حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد

 

                                                        التماس دعا



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد