حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

بکاربردن القاب زشت و توهین آمیز

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه بیست و یکم

...وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿۱۱﴾ - سوره مبارکه حجرات

ترجمه: ... و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.

 

 

سلام علیکم

 

معانی لغات:

وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ: و صدا نزنید یکدیگر را بالقب های بد

بِئْسَ: چه بد است(که بگذارید)

الاِسْمُ: نام

الْفُسُوقُ: کفر آمیز

بَعْدَ الْإِیمَانِ: پس از ایمان

وَمَن: و هر کس  که

َمْ یَتُبْ: توبه نکند

فَأُوْلَئِکَ: پس آنها

هُمُ الظَّالِمُونَ: همان ستمکاران هستند

                

 

ادامه ی آیه جلسه ٢٠

 

- شان نزول: در حدیثی آمده است که: روزی «صفیه» دختر «حیی ابن اخطب» (همان زن یهودی که بعد از ماجرای فتح خیبر مسلمان شد وبه همسری پیغمبر اسلام(ص) درآمد)، خدمت پیغمبر(ص) آمد درحالیکه اشک می ریخت، پیامبر(ص) از علت گریه کردنش پرسید، گفت: عایشه مرا سرزنش می کند و می گوید: «ای یهودی زاده». پیامبر(ص) فرمود: چرا نگفتی پدرم هارون است، عمویم موسی و همسرم محمد(ص)؟ در اینجا بود که این آیه نازل شد. (مجمع البیان ،ج ٩، ص ١٣٦) 

- واژه «القاب» جمع «لقب» مى‏ باشد و منظور از آن، نامى است که جز نام مورد پسند و دلخواه انسان باشد. پاره‏اى برآنند که: «لقب» نامى است که براى کسى مى‏ تراشند، به گونه‏ اى که با شنیدن آن احساس رنج و ناراحتى مى‏ کند. امّا اگر از آن نام احساس ناراحتى نکند خواندن با آن نام ناپسند نیست. به عنوان نمونه، به کسى فقیه، قاضى، داور، عادل علّامه و... گفته شود و او از این عنوان‏ ها ناراحت نمى‏ شود و احساس تحقیر و ریشخند نمى‏کند. به باور برخى منظور آن است که یکدیگر را با عنوان‏ هاى زشت، نظیر کافر، فاسق، منافق و... یاد نکنید. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه) 

- «و لا تلمزوا»: واژه از ریشه «لمز» به مفهوم طعنه زدن و عیب جویى کردن آمده که کارى زشت و نارواست، مگر این که فرد یا گروهى که از آنان بدگویى مى‏ شود قانون‏ شکن و ظالم و فاسق باشند. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه) 
- «تَنابز»، به صدازدن دیگران با لقب بد گفته می شود. بسیارى از افراد بى بند و بار در گذشته و حال اصرار داشته و دارند که بر دیگران القاب زشتى بگذارند، و از این طریق آنها را تحقیر کنند، شخصیتشان را بکوبند، و یا احیانا از آنان انتقام گیرند، و یا اگر کسى در سابق کار بدى داشته سپس توبه کرده و کاملا پاک شده باز هم لقبى که بازگو کننده وضع سابق باشد بر او بگذارند. اسلام صریحا از این عمل زشت نهى مى کند، و هر اسم و لقبى را که کوچکترین مفهوم نامطلوبى دارد و مایه تحقیر مسلمانى است ممنوع شمرده . چه ظلمى از این بدتر که انسان با سخنان نیش دار، و تحقیر و عیبجوئى ، قلب مردم با ایمان را که مرکز عشق خدا است بیازارد، و شخصیت و آبروى آنها را که سرمایه بزرگ زندگى آنان است از بین ببرد. (تفسیر نور ذیل آیه شریفه) 

-در صدر اسلام هنگامى که برخى از یهودیان و مسیحیان به اسلام ایمان مى‏آوردند، باز هم پاره‏ اى آنان را یهودى و مسیحى ندا مى‏ دادند، که پیامبر در این مورد هشدار داد و این فراز از آیه نیز ناظر به همان نکته است و از آن گونه نداها و صداها هشدار مى‏ دهد. از «ابن عباس» آورده‏ اند که: منظور از هشدار در این مورد این است که اگر انسانى دستخوش گناه و لغزشى شد و آن گاه توبه کرد، به خاطر آن گناه او را به باد نکوهش نگیرید که این یاد کردن به «لقب» زشت است. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه) 
- تأسف و صد تأسف که دیده میشود حتی در زبان برخی متدیّنین ،گاهی این کاربردها به وفور دیده میشود و خواسته یا ناخواسته موجبات بغض و ناراحتی خدا و امام زمان(عج) فراهم می گردد. از باب مثال به برخی از این الفاظ مقدس که در معانی زشت وسخیف استفاده می شود اشاره می گردد:

١) «غضنفر» که بعنوان یک فرد جاهل و نادان در لطائف و جوکها بکار برده میشود در حالیکه به معنای شیر و یکی از القاب امیرالمؤمنین علی(ع) است.
٢) «جواد» که در معنای از مدّ افتاده و جلف استفاده میشود در حالیکه «جواد» لقب امام نهم ما شیعیان و به معنای بخشنده و اهل جود و کرَم است.
٣) «جعفر» که بعنوان یک لفظ تمسخر آمیز استفاده میگردد در حالیکه «جعفر»، لقب مغز متفکر جهان تشیع امام جعفر صادق(ع) و به معنای رود پر از آب که مظهر پاکی و رحمت الهی در زندگی است.
٤) «نقی» که جدیداً زیاد مورد تمسخر قرار گرفته است، در حالیکه «نقی»، لقب امام هادی(ع)است و به معنای پاک و پاکیزه می باشد.
٥) عبارت «خیلی خطرناکه حسن» که به واسطه برخی پیامهای بازرگانی، ناخواسته باعث وهن و سبک شمردن لفظ «حسن» و درست شدن لطیفه ها و جوکهای مختلف با این اسم گردیده است، در حالی که «حسن»، نام سبط اکبر رسول گرامی اسلام(ص) و به معنای نیکو و زیبا می باشد.
٦) «عبدالله» که به فرد نادان و کودن اطلاق میشود، در حالیکه «عبدالله»، لقب تمام بندگان مخلص الهی و تمام حضرات معصومین(ع) و نام پدر بزرگوار پیامبر گرامی اسلام( ص) و به معنای بنده خدا می باشد. 

-یکی از علماء نقل می کند وقتی پدر علامه ام را در خواب دیدم و پرسشهائی از ایشان نموده و پاسخهائی شنیدم:
١-ارواحی که در عالم برزخ معذبنذ عذاب و سختی های آنها چگونه است؟در پاسخ فرمود آنچه برای تو که هنوز در عالم دنیای هستی می توان بیان کرد بطور مثال آن است که هرگاه در دره ای از کوهستان باشی و چهار سمت کوههای بسیار مرتفعی که هیچ توانائی بر بالا رفتن از آنها نباشد و در حال گرگی هم تو را دنبال کند و هیچ را فراری از او نباشد.
٢-سپس پرسیدم آیا خیراتی که در دنیا برای شما انجام داده ام به شما رسیده و کفیت بهره مندی شما از خیرات ما چگونه است؟بلی تمام آنها به من رسیده است و اما کیفیت بره مندی از آن ها را با ذکر مثالی برایت بیان می کنم:هر گاه در حمام بسیار گرم پر از جمعیتی باشی که در اثر کثرت نفس و بخار و حرارت،نفس کشیدنت سخت باشد در آن حال گوشه ی درب حمام باز شود و نسیم خنک به تو برسد چقدر شاد و آزاد و راحت می شوی؟چنین است حال ما هنگام رسیدن خیرات شما.
٣-چون بدن پدرم را سالم و منور دیدم و تنها لبهای اوزخم دارو و آلوده به چرک و خون بود از آن مرحوم سبب زخم بودن لبهایش را پرسیدم و گفتم اگر کاری از دست من بر می آید برای بهبودی لبهای شما،بفرمائید تا انجام دهم؟ در پاسخ فرمود تنها علاج آن به دست علویه مادر شماست زیرا سبب آن اهانتی بود در دنیا به او می نمودم و چون نامش سکینه بود هروقت او را صدا می زدم (خانم سکو) می گفتم و او رنجیده خاطر می شد و اگر بتوانی او را از من راضی کنی امید بهبودی است این مطلب را به مارم گفتم در جواب گفت بلی پدر شما هر وقت مرا صدا می زد از روی تحقیر می گفت:خانم سکو،و من سخت آزرده و رنجیده خاطر می شدم ولی اظهار نمی کردم و به احترام ایشان چیزی نمی گفتم و چون فعلا گرفتار و ناراحت است او را حلال نموده و از او راضی هستم و از صمیم قلب برایش دعا می کنم.(داستانهای شگفت شهید دستغیب ص ٢٦٩) 

-پیامبر اکرم(ص) می فرماید:کسی که شخصی را به غیر نام خودش (با القاب زشت)صدا کند فرشتگان اورا لعنت می کنند.(کنزالعمال ج ١٦ ص ٤٢٠ حدیث٤٥٢١١) 

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه) 
- بد صدا زدن، یک طرفه باقى نمى‏ماند، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده مى‏شود یعنی بزودی هر دو طرف یکدیگر را بد صدا خواهند زد «لَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ» («تَنَابَزُوا» براى کار طرفینى است) 

- اسلام هر اسم ولقبی را که کوچکترین مفهوم زشتی داشته و مایۀ تحقیر مسلمانی باشد را ممنوع شمرده است و صریحاً از این عمل زشت نهی می کند. دراین موارد که هم لفظ زشت است و هم معنا! تا این حد در قرآن صراحتاً از آن نهی گردیده است، چه برسد به اینکه خدای ناکرده کسی گاهی ناخواسته اسماء و القاب زیبا و مقدس که معانی زیبایی دارند را در معانی زشت وسخیف بکار می برد. 

سخن آخر: در ملک‌ خدا تصرف‌ آغاز مکن‌* چشم‌ سر خود به‌ عیب‌ کس‌ باز مکن‌ سرِّ دل‌ هر بنده‌ خدا می‌داند* در خود نگر و فضولی‌ راز مکن‌ آن‌ را که‌ حلال‌ زادگی‌ عادت‌ و خوست‌* عیب‌ همه‌ مردمان‌ به‌ چشمش‌ نیکوست‌ معیوب‌، همه‌ عیب‌ کسان‌ می‌ نگرد* از کوزه‌ همان‌ برون‌ تراود که‌ دروست‌ ما را چه‌ از آن‌ که‌ هر کسی‌ بد بیند؟* یک‌ عیب‌ که‌ در ما بود او صد بیند ما آینه‌ایم‌ هر که‌ در ما بیند* هر نیک‌ و بدی‌ که‌ بیند از خود بیند! 
تکلیف امروز دوستای عزیز:
حفظ آیه (از ادامه ی جلسه ی قبل)، به همراه ترجمه و کاربرد


التماس دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد