حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

پاسخ بدی با خوبی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه دهم

وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ﴿۳۴﴾ - سوره مبارکه فصلت

ترجمه: و نیکى با بدى یکسان نیست [بدى را] آنچه خود بهتر است دفع کن آنگاه کسى که میان تو و میان او دشمنى است گویى دوستى یکدل مى‏گردد.

 

 

سلام علیکم

 

معانی لغات:

وَلَا تَسْتَوِی: و یکسان نیست

الْحَسَنَةُ: کار نیک

وَلَا السَّیِّئَةُ: و نه بدی(با کار بد)

ادْفَعْ: دفع کن

بِالَّتِی: با آنچه که

هِیَ أَحْسَنُ: آن بهتر است(با بهترین روش)

فَإِذَا: پس در آن هنگام

الَّذِی: کسی که

بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ: بین تو و بین او

عَدَاوَةٌ: دشمنی

کَأَنَّهُ: گویی که او

وَلِیٌّ: دوستی

حَمِیمٌ: گرم، صمیمی     

 

- در برابر کسانى که مردم را به خدا دعوت مى‏ کنند، افراد بى تفاوت و نااهل و بدرفتارى پیدا مى ‏شوند که اگر مبلّغ دین، با اخلاق خوش و سعه‏ ى صدر با آنان برخورد نکند توفیقى حاصل نمى‏ شود. این آیه سفارش مى‏ کند که بدى‏ ها را با خوبى پاسخ بده و اهل انتقام نباش.

همان گونه که در دعاى مکارم الاخلاق، امام سجاد(ع) از خداوند مى‏ خواهد که به او توفیق دهد که در برابر غیبت مردم از او، نیکى مردم را بگوید و از بدى آنان بگذرد و هر کس با او قطع رابطه کرد با او معاشرت کند.

در سیره ‏ى پیامبر اکرم و اهل بیت(ع)، نمونه‏ هایى از این برخوردها را مى‏ خوانیم که سرسخت‏ ترین مخالفان را به طرفدار آنان تبدیل کرده است.

 

- مردم چند دسته‏اند:

١- کسى که دوست خود را حفظ مى‏ کند.

٢- کسى که دوست خود را نسبت به خود بى تفاوت مى‏کند.

٣- کسى که دوست خود را به دشمن تبدیل مى‏ کند.

٤- کسى که دشمن را به دوست تبدیل مى‏ کند.

 

- روش برخورد با مخالفان‏:

مخالفان به چند دسته تقسیم مى‏ شوند که باید با هر کدام به نحوى عمل کرد:

١) گاهى افرادى به خاطر جهل و نادانى در برابر حقّ قرار مى‏ گیرند و دشمنى مى‏ کنند که این آیه دستور محبت و برخورد احسن مى‏ دهد.

٢) گاهى مخالفت افراد بر اساس شک و تردید است که باید با آنان از طریق استدلال و برطرف کردن شبهات برخورد کرد. 

٣) گاهى مخالفت بر اساس حسادت است که باید با اغماض برخورد کرد. 

٤) گاهى مخالفت به خاطر حفظ موقعیّت و رفاه و کامیابى‏ هاى مادّى است. در این موارد اتمام حجّت کافى است و باید آنان را به حال خود واگذار کرد و از آنها دوری کرد.

٥) گاهى مخالفت، در قالب کارشکنى و هَجو و تضعیف ایمان مردم است که برخورد با آنها در قالب برخورد شدید با آنان و قطع رابطه است.

٦) گاهى دشمنى آنان با دست بردن به اسلحه و مبارزه ‏ى مسلحانه است. 

 

- یکى از راههاى دعوت الى اللّه آن است که تنش زدایى نماییم و بدى دیگران را با نیکى دفع کنیم.

 

- فکر نکنید مرور زمان مسایل را کهنه مى‏ کند و همه چیز فراموش مى‏ شود. برخوردهاى مثبت و منفى هرگز یکسان نیست، و آثار آن در عمق روح افراد باقى مى‏ ماند. «لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ»

 

- در برخورد با مخالفان، اخلاق نیک کافى نیست، تهاجم اخلاقى لازم است «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (دفع بدى‏ هاى دشمن با روش نیکو کافى نیست، بلکه به نیکوترین روش‏ها و برترین رفتارهاى اخلاقى نیاز است). از محبت خارها گل مى‏ شود!

 

- سعه‏ صدر شرط توفیق در تبلیغ است. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»

 

- در رفتارهاى شایسته، اگر دشمن دوست نشود لااقل حیا و شرمندگى در او به وجود مى ‏آید و او را به رفتار دوستانه وادار مى‏ کند. «کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»

 

- ارزش دوست به گرمى اوست. «وَلِیٌّ حَمِیمٌ»

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِیَ مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکَافِیَ مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَى حُسْنِ الذِّکْرِ، وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَةِ»(صحیفه سجادیه، دعاى ٢٠)


ترجمه: خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهى کسى که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دورى کرده به خوبى پاداش دهم،و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم،و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وى نیکو یاد کنم، و خوبى را سپاس‏گزارم،و از بدى چشم بپوشم. 

 در این جمله می فرماید «وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ»
خدایا می‌ خواهم تهاجم اخلاقی را پاسخ گویم.
ولی مثل این که می‌ گویند: ادب را از که آموختی، از بی ادبان من به صورت مطلوب و نیکو و مناسب برخورد کرده و پاسخگو باشم. اگر کسی قهر کرد من آشتی کنم و اگر محروم کرد من او را کمک کنم، و اگر زشتی مرا گفت، من خوبی او را بیان کنم، با خودی‌ ها نمی‌ خواهم مقابله به مثل کنم مقابله به مثل با بیگانه هاست. موشک، جواب موشک برای بیگانه است ولی اگر دوست، رفیق و همسایه یه چیزی گفته از آن چشم بپوشم.
«أُعَارِضَ» یعنی، مقابله. 
«غَشَّنِی» یعنی به من کلک زد.
«بِالنُّصْحِ» یعنی خیر خواهی. هرکس با من کلک زد من با او مقابله به نصیحت و خیر خواهی کنم.
«وَ أَجْزِیَ مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ» و هرکس رابطه‌اش با من قطع کرد با نیکی جواب گویم.
«وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ» و به کسی که مرا محروم کرده، با بذل و بخشش به او پاداش بدهم.
او گوشت قربانی نداد، من بدهم. او به جلسه عروسی و افطاری دعوت نکرد، من دعوت کنم. او تلفن نکرده، من تلفن می‌ زنم، نامه مرا جواب نداده، دوباره نامه می‌ نویسم.
« وَ أُکَافِیَ مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ» و تلافی کنم کسی که با من قطع رابطه کرده با وصلت.
« وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَى حُسْنِ الذِّکْرِ، وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَةَ» و کسی مرا غیبت کرده من با نیکی از او یاد کنم و نیکی را شکر گویم. 

- انواع عکس العملها: 

١- خوبی را با خوبی پاسخ دهیم.
نوع اول (خوبی را با خوبی پاسخ دادن) را قرآن تأیید می‌ کند. 
می‌ فرماید: «و هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ» الرحمن/٦٠ (آیا جزا و پاداش خوبی، به غیر از خوبی و نیکی است؟ )
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» اسراء/٧.( اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده‌اید و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید.)
 «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» نساء/٨٦ (اگر شما را احترام کردند بهتر از آن پاسخ گویید.)
 «وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ» قصص/٧٧ (نیکی کن همان طور که خدا به تو نیکی کرده است.)
به قارون گفتند: خدا به تو احسان کرده، تو هم به مردم احسان کن. 
«فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقیمُوا لَهُمْ» توبه/٧. تا مادامی که هم پیمانان شما، پیمان نشکسته اند، شما هم پیمان نشکنید. 

٢- بدی را با بدی پاسخ دهیم:
نوع دوم (بدی را با بدی پاسخ دادن) هم عدل است. 
می‌ فرماید: «وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها» شورى/٤٠ ( بدی را با بدی می‌ توان پاسخ داد)
البته در این موارد اجتهاد می‌ خواهد برای شناخت و عمل به آن، یک اسلام شناس می‌ خواهد و جامعه شناس نیاز دارد، چون بعضی موارد حتی بدی را باید با خوبی جواب داد.
 می‌ فرماید: «الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ» بقره/١٩٤. سال ١٢ ماه دارد، ٤ ماه از آن حرام است، یعنی جنگ حرام و حتی اگر راننده‌ای غیر عمدی یک نفر را بکشد دیه آن دو برابر می‌شود. اسلام طرحی دارد که سالی ٤ ماه آتش بس باشد، تا مردم فراغتی برای نفس کشیدن داشته باشند. در عین حال اگر خبر رسید که دشمن از فرصت ماههای حرام سوء استفاده کرده می‌ خواهد حمله کند باید مقابله کرد. و می‌ فرماید: «فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَیْکُمْ» بقره/١٩٤. اگر به شما تجاوز شد به همان مقدار می‌ توانید انتقام بگیرید. 
و می‌ فرماید: «أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ» مائده/٤٥. در باب قصاص: «دندان شکستند شما هم دندان بشکنید، گوش بریدند شما هم گوش ببرید، دماغ و بینی بریدند شما هم همان کار را بکنید. » نباید مظلوم باشید. البته موارد را(باید دید و بررسی کرد). 
و می‌ فرماید: «المتکبر عند المتکبر عبادة » کسی که خیلی تکبر دارد لازم نیست شما در مقابل او تواضع کنی تو هم در مقابلش متکبر باش. 

٣-خوبی را با بدی پاسخ دهیم:
نوع سوم یعنی جواب خوبی با بدی بی انصافی است. در مقابل خدمات پدر و مادر و معلم و استاد ناشکری کردن و تشر زدن بی انصافی است. 
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آنقدر برای هدایت مردم زحمت کشید بعد فرمود: «فقط اهل بیتم را احترام کنید. » چند روز نگذشته آمدند درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها دخترش را آتش زدند و آن فجایع را به وجود آوردند. 
انقلاب ایران خدماتی داشته: طاغوت را شکسته، ما را مستقل کرده، و الان رهبر و رییس جمهور و نماینده، شورای شهر و قانون از خود ماست، . حال برای چند نقطه ضعف انسان اصل انقلاب و نظام را زیر سؤال ببرد، بی انصافی است. 
امام سجاد علیه السلام از خداوند می‌خواهد که: نه تنها خوبی را با خوبی بلکه بدی را هم با خوبی پاسخ گوید. و این هنر است و این کمالی است که ما از دعای مکارم می‌ فهمیم یعنی اگر می‌ خواهی کرامت داشته و بزرگوار باشی، این رقمی رفتار کن.

٤- بدی را با خوبی پاسخ دهیم:
 و نوع چهارم بدی را با خوبی پاسخ دادن است
 قرآن می‌ فرماید: «ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ» مومنون/٩٦ (سختی‌ ها را با خوبی دفع کن)
 نگو: کلوخ انداز را پاداش سنگ است. اگر این چنین شد، کیمیا می‌ شوی، چطور کیمیا مس را طلا می‌ کند؟!
می‌ فرماید: «فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ» فصلت/٣٤. (پس کسی که بین تو و او دشمنی است مثل یک دوست داغ و صمیمی می‌ شوید)
 «حَمیمٌ » از حمام است حمام یعنی آب داغ و «حَمیمٌ » یعنی دوست و رفیق داغ.
 در زمان شاه، امام خمینی (ره) به مردم فرمود: که اگر ارتش شاه به شما تیراندازی هم کردند شما به آنها گل بدهید و سلام مرا به آنها برسانید. و آنها که عمری تحت نفوذ شاه تربیت شده بودند، عاشق امام خمینی (ره) شدند و خلبان‌ هایی که بازوی آن نظام شاه بودند بازوی جمهوری اسلامی شدند، این نقش محبت است.

- ما سه رقم آدم داریم:
١- بی عرضه: دوست را دشمن می‌ کند. 
٢- آدم شل و وارفته: فقط دوست‌ ها را نگه می‌ دارد. 
٣- مؤثر و مفید: دشمن را هم دوست می‌ کند. و هنر، دشمن را دوست کردن است، هستند بعضی‌ ها که با همه قهر هستند و زبانشان مثل نیش مار است بلکه بدتر، مار سالی یک نفر و زبان او روزی سه نفر را نیش می‌زند، مار فقط کنار خود را می‌ گزد، ولی او از سنندج مراغه را و از تربت حیدریه، جهرم را می‌ گزد. مار به جسم می‌ زند، او به روح می‌ زند.
قرآن می‌ فرماید: اگر اغماضی کردی و به روی خود نیاوردی دشمن تو هم دوست داغ تو می‌ شود.
نمونه ها:
١- روزی که مسلمان‌ ها به رهبری پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم مکه را فتح کردند رژه رفته و این شعار را درمقابل ظلم و ستم زیاد کفار مکه سر دادند که: «الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ»(شرح‏نهج‏البلاغه، ج‏١٧، ص‏٢٧٢) امروز روز تلافی است. حضرت فرمود: خیر، تلافی نمی‌ کنیم. گفتند: یا رسول الله اینها شما را اذیت کرده، خاکستر بر سر شما ریخته و. . . فرمود: شما این چنین شعار بدهید: «الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرحَمَةِ» امروز روز عفو و گذشت مهربانی است. 
٢- مالک اشتر پهلوان بود و امیر لشکر، داشت در مسیری می‌ رفت، شخصی به او جسارت کرد و رفت. بعد به او گفتند که او مالک اشتر بوده متنبه شد و به دنبالش به راه افتاد و او را در مسجد پیدا کرده و شروع به عذر خواهی کرد مالک اشتر هم گفت: اتفاقاً من آمده‌ ام درخانه خدا(مسجد) برای تو دعا کنم.
٣- علی بن ابیطالب(علیه السلام) از ابن ملجم، شمشیر می‌ خورد با این حال زمانی که برای او ظرف شیر می‌ آورند می‌ فرماید: نصف از آن را برای ابن ملجم ببرید. 
(بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا)
شهریار زمانی این شعر را: (علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را) گفته بود که هنوز از این سروده هیچ کس خبر نداشت که آیة الله عظمی نجفی مرعشی در خواب می‌ بیند که به او می‌ گویند شهریار شعر خوبی در مدح علی علیه السلام گفته. شهریار را خبر داده خدمت ایشان می‌ آورند، می‌ گوید: بله من این شعر را سروده و تا به حال هم برای هیچ کس نخوانده ام. معلوم می‌ شود این سروده مورد قبول واقع شده. و خوشا به حال کسانی که نخوانده هایشان مورد قبول، و بدا به حال کسانی که خوانده‌ شان مورد قبول واقع نشود به خاطر اینکه ریا می‌ کنند.
٤- امام سجاد علیه السلام بعد از واقعه کربلا تنها یادگاری بود که از امام حسین علیه السلام مانده بود و از همه فعالیت‌ های اجتماعی توسط حکومت بنی امیه محروم بود. در عین حال حضرت یک دانشکده سری درست کرده و برده‌ ها را می‌ خرید و با آنها کار کرده، آنها را متوجه و آگاه می‌ کرد و بعد آنها را سالی یک دفعه آزاد می‌ کرد. در این میان والی مدینه که برموج حکومت بنی امیه سوار و از فرصت استفاده می‌ کرد خیلی نسبت به امام سجاد علیه السلام اهانت و جسارت می‌ کرد، زمان گذشت تا توسط بنی العباس، حکومت بنی امیه سرنگون و این والی مدینه را هم عزل کردند، یک روز این والی در کوچه‌های مدینه می‌ رفت برخورد کرد به امام سجاد علیه السلام به نزد خود احساس کرد که الان آن حضرت با اعوان و انصار خویش، آن بدیها و اذیتها را تلافی خواهد کرد، حضرت وقتی به او رسید با او محبت کرد و فرمود: من به دوستان هم گفته‌ ام اگر شما کار یا کمکی خواسته باشی مساعدت کنند، او هم در جواب گفت: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» انعام/١٢٤ ( خداوند بهتر می‌داند که مقام رسالت را کجا قرار دهد) یعنی شما بهترین هستید که خداوند شما را به این مقام منصوب فرموده. اما ما الان در روابط خود خیلی حساب و کتاب می‌کنیم. 
٥- یکی از فریب خوردگان بنی امیه به امام سجاد علیه السلام ناسزا گفت. حضرت در جواب با عفو و اغماض، پیراهن خود را با هزار درهم برای او فرستاد. 
٦- جعبه گزی را برای امام خمینی (ره) آوردند، ناقل این داستان جناب حجه الاسلام و المسلمین رحمانی نماینده رهبری در نیروهای انتظامی است، مقداری از آن را مصرف بعد فرمود: این جعبه گز را بدهید به فلانی. (و فلانی کسی بود که اول با انقلاب بوده ولی کم کم جدا و منزوی شده و برای خود، روزنامه و دکانی داشت) گرچه دل خوشی از انقلاب و ما ندارد اما این گز را به او بدهید. گز را برای او برده و داستان را برایش نقل کردند که امام خمینی (ره) کمی از آن استفاده کرده و بقیه را برای شما فرستاده، طرف از این برخورد عاطفانه و محبت آمیز امام(خمینی ره) کلافه شد و متعجب که الله اکبر امام بعد از چند سال به یاد من بوده. کسی که می‌ تواند با یک جعبه گز یک آدم فراری را شکار کند، این بی عرضگی ماست که آهوان بیابان را شکار می‌ کنیم ولی عرضه نداریم انسانها را جذب کنیم، تنها تخصص داریم فاصله‌ ها را زیاد کنیم. مرا برای یک مراسم افطاری دعوت کردند دیدم تمام آنها از یک خط تند سیاسی هستند. گفتم: مسلمان دیگری نبود دعوت شود، خط سیاسی در خرمای افطاری هم اثر کرده، معنا ندارد حال که آنها را قبول ندارید، یکی از آنها را هم دعوت نمی‌ کنید. این دین نیست، هوی و هوس است. اگر هوی و هوس نباشد ولی اختلاف سلیقه باشد با هم کنارمی اید، تمام درگیری‌ها برای هوی و هوس است. 

خداوند خود می‌ فرماید: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» نور/٢٢ ( همدیگر را بخشیده و درگذرید آیا نمی‌ خواهید خداوند شما را ببخشد)
پس تو هم ببخش. 
خدایا کرامت نفس، سعه صدر، بزرگواری، عزت، روح بلند را جوری در ما قرار بده که موج‌ها و فتنه‌ ها ما را در خودش نپیچاند و ما فوق موج حرکت کنیم. 

 

تکلیف امروز دوستای عزیزم:

حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد

التماس دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد