- صدق، بهترین وصف و حالت یک کار و یک شخص، در آغاز و انجام آن است. چه بسا کارهایى که آغاز غیر صادقانه دارد و با قصد ریا، سمعه، فریب، برترى جویى و مانند آن شروع مى شود، یا آغازى صادقانه دارد ولى پایانى آمیخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوء عاقبت پیدا مى کند و برکات آن محو مى شود. رمز شکست بسیارى از حرکت ها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهى از آنهاست.
- معنای «داخل کردن و خارج نمودن به صدق» این است که صداقت و راستی را در تمام کاهایی که در آن داخل می شود یا از آن خارج می شود ببیند و صدق سراپاى وجودش را بگیرد؛ و گفتار و کردارش یکی باشد و این مقام، مقام "صدیقین" است، یعنی: خدایا امور مرا آن چنان سرپرستى کن که صدیقین را سرپرستى مى کنى...
- و درادامه میگوید: خداوندا
براى من از سوى خودت سلطان و یاورى قرار ده. (وَاجْعَل لِّی مِن
لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا)
چرا که من تنها هستم، و به تنهایى کارى نمى توان انجام داد، و با اتکاء بر قدرتم در برابر اینهمه مشکلات پیروز نخواهم شد، تو مرا یارى کن و تو یاورانى براى من فراهم ساز...
- از قسمت "رَّبِّ أَدْخِلْنِی..." تا آخر آیه جمله دعایی است. (یعنی بدون "وَقُل")
- خواسته هاى خود را در برابر خداوند به زبان بیاوریم. «وَقُل رَّبِّ»
- دعایى که همراه با نماز و بعد از آن باشد، اثر بیشترى دارد.(با توجه به آیات قبل) «أَقِمِ الصَّلاَةَ... فَتَهَجَّدْ... وَقُل رَّبِّ... »
- مهم تر از آغاز نیک، پایان و فرجام خوب است. نباید به آغاز شیرین دلخوش بود، بلکه باید از خطر بدعاقبتى به خدا پناه برد. «أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ»
- رهبرى یک نهضت جهانى که شروع و پایانش صادقانه و بىانحراف باشد، بدون دعا و استمداد از خدا و دریافت امداد الهى ممکن نیست. «رَّبِّ أَخْرِجْنِی»
- همه ى امور به دست خداست و باید از او مدد خواست. «أَدْخِلْنِی، أَخْرِجْنِی، اجْعَل»
- کسب قدرت براى اهداف مقدّس ارزش دارد. «وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا»
- مؤمن، نصرت و امداد را تنها از خدا مى طلبد. «مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا»
- تکلیف امروز دوستای گلم:
حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد
التماس دعا