آیه برای درامان نگه داشتن و محافظت و سپردن به خدا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
جلسه اول


قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَمَا أَمِنتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۶۴﴾ - سوره مبارکه یوسف(ع)

ترجمه: [یعقوب‏] گفت: «آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم، بر او امین سازم؟ پس خدا بهترین نگهبان است، و اوست مهربانترین مهربانان.»



سلام علیکم

معانی لغات:
قَالَ: گفت
هَلْ: آیا
آمَنُکُمْ: اطمینان کنم به شما
عَلَیْهِ: بر او(نسبت به او)
إِلاَّ کَمَا: (در کنار هم باین معنا هستند)همان گونه که
أَمِنتُکُمْ: مطمئن بودم به شما
عَلَى: بر(نسبت به)
أَخِیهِ: برادرش
مِن قَبْلُ: از قبل(در گذشته)
فَاللّهُ: پس خدا
خَیْرٌ: بهترین
حَافِظًا: نگهبان
وَهُوَ: و او
أَرْحَمُ: مهربان ترین
الرَّاحِمِینَ: مهربانان

                  

-این آیه درحقیقت نوعی حرز است
(حرز در لغت به معنای پناهگاه و چیزی است که باعث حفاظت می‌شود، و در اصطلاح به دعایی گفته می‌شود که برای حفظ از شیاطین، جن، ظلم ستمگران، گزندگان و ... است.) 
برخی از حرزها قبل از وقوع ناگواریهای خاصی که ممکن است واقع شوند، خوانده می شود و برخی دیگر برای در امان بودن از تمام ناگواریها نوشته شده و به گریبان آویخته یا در جیب گذارده می‌شود.(فقط از قسمت فالله خیر...تا انتهای آیه)

-این دعا درقرآن از زبان حضرت یعقوب(ع) گفته شده.
مرتبه اول حضرت یعقوب (ع) بجای اینکه یوسف (ع) را به برادرانش بسپارد باید او را به خدا می سپرد . ولی در مرتبه دوم وقتی پسران یعقوب می خواستند بنیامین را پیش یوسف ببرند، یعقوب گفت که او را به خدا می سپارم که هم خودش و هم یوسف برگردد.
بنابراین یعقوب، یوسف را به پسرانش سپرد و چهل سال در فراق او بود ولی بنیامین را به خدا سپرد، هم او برگشت و هم یوسف و بقیه برادارانش را برگرداند...
-سؤال: با توجه به سابقه بدى که فرزندان یعقوب داشتند چرا پدرشان مجدداً فرزند دیگرش را به آنان سپرد؟ 
پاسخ: فخر رازى  احتمالات متعددى را مطرح نموده که هر کدام از آنها مى‏ تواند توجیهى بر این موافقت باشد؛ 
اولاً: برادران از اقدام اولیه‏ شان به نتیجه ‏اى که مورد نظرشان بود (محبوبیت در نزد پدر) نرسیده بودند.
ثانیاً: حسادت برادران نسبت به این برادر کمتر از یوسف بود.
ثالثاً: شاید قحطى و خشکسالى شرایط ویژه ‏اى را پدید آورده بود که سفر مجّدد را ضرورى مى ‏کرد.
رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و آن فراموش شده تلقى مى ‏شد. 
خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود.

- اعتماد سریع به کسى که سابقه تخلّف دارد، جایز نیست. «هَلْ آمَنُکُمْ» 
- یاد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آینده بیمه مى‏کند. «هَلْ آمَنُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن قَبْلُ» 
- با توجه به رحمت بى ‏نظیر الهى و با توکل به خداوند به استقبال حوادث زندگى برویم. «فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» 
- با یک شکست یا تجربه ‏ى تلخ خود را کنار نکشیم. «هَلْ آمَنُکُمْ... فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا» 
(یعقوب بار دیگر فرزند دوم را با توکل به خدا به برادران تحویل داد). 

- جمله" وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ" به منزله تعلیل براى جمله" فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً" است، و معنایش این است که غیر خداى تعالى چه بسا در امرى مورد اطمینان قرار بگیرد، و یا در امانتى امین پنداشته شود، ولى او کمترین رحمى به صاحب پندار نکرده امانتش را ضایع مى‏کند، بخلاف خداى سبحان که او ارحم الراحمین است، و در جایى که باید رحم کند از رحمتش دریغ نمى‏دارد، او بر عاجز و ضعیفى که امر خود را به او واگذار نموده و بر او توکل جسته ترحم مى‏کند.

- تکلیف امروز دوستای گلم: حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد.

التماس دعا
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد