بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
جلسه هجدهم
الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ﴿۱۳۴﴾- سوره مبارکه آل عمران
ترجمه: همانان که در فراخى و تنگى انفاق مىکنند و خشم خود را فرو مىبرند و از مردم در مىگذرند و خداوند نکوکاران را دوست دارد.
سلام علیکم
معانی لغات:
الَّذِینَ: کسانی که
یُنفِقُونَ: انفاق میکنند
فِی السَّرَّاء: در وسعت وگشایش، درشادمانی
وَالضَّرَّاء: و تنگدستی، و اندوه
وَالْکَاظِمِینَ: و فرو برندگان
الْغَیْظَ: خشم
وَالْعَافِینَ: و درگذرندگان
عَنِ: از
النَّاسِ: مردم
وَاللّهُ: وخدا
یُحِبُّ: دوست می دارد
الْمُحْسِنِینَ: نیکوکاران
- آیه شریفه بیان مىدارد که هر که اینگونه شد و به این ویژگیها آراسته گردید، نیکوکار است؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد و به آنان پاداشى عظیم مىدهد.
- امام صادق(ع) فرمود: هیچ بندهاى نیست که خشم خود را فرو ببرد، مگر آنکه خداوند عزّت او را در دنیا و آخرت فزونى بخشد.
- تقوا، از انفاق جدا نیست. أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ(در آیه ی قبل یعنی ١٣٣آمده) و در این آیه یکی از خصوصیات متقین را انفاق بیان میکند.
- انفاق، سخاوت مىخواهد
- نه در حال رفاه از محرومان غافل باشیم، و نه در تنگدستى بگوییم که ما خود گرفتاریم. «فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء»
- متّقین محکوم غرایز نیستند، آنان حاکم ومالک خویشتن هستند و قادرند خشم خود را فرو برند. «الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ»
- تقوا، از سعه ى صدر جدا نیست. «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ» در جای دیگری از قرآن آمده است: "...وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى...﴿۲۳۷﴾ - سوره مبارکه بقره"(و اگر یکدیگر را ببخشید به تقوی نزدیکتر است) بخشش و سعه ی صدر از راه های رسیدن به تقواست.
- متّقى، منزوى نیست، بلکه با مال و اخلاق خوب خود، با مردم معاشرت مىکند. «یُنفِقُونَ، الْکَاظِمِینَ، الْعَافِینَ»
- در عفو خطاکار، ایمان او شرط نیست. «وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ»
- کسى که مىخواهد محبوب خدا شود باید از مال خود بگذرد و خشم وغضب را فرو برد که درنتیجه «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
- انفاق به محرومان و گذشت از خطاى مردم، از مصادیق احسان و نیکوکارى است. «یُنفِقُونَ، الْکَاظِمِینَ، الْعَافِینَ، مُحْسِنِینَ»
- در تفسیر دو واژه «سَّرَّاء» و «ضَّرَّاء» دو نظر ارائه شده است:
١. بعضى این دو واژه را بهمعناى«تنگدستى و گشایش» گرفتهاند.
٢. و برخى آن دو را به «شادمانى و اندوه» معنا کردهاند و معتقدند آیه شریفه بیانگر این واقعیت است که این فراز و نشیبها وحالات گوناگون روحى، هرگز متقین و نیکوکاران را از انفاق در راه خدا باز نمىدارد.
- بهاعتقاد دستهاى از مفسّران، ممکن است احسان و نیکى(باتوجه به وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ)، خود یکى دیگر از ویژگیهاى متقین و شرط تقوى باشد. و در تفسیر واژه «احسان»، برخى برآنند که منظور این است که به کسانى نیکى کنى که در مورد تو بدرفتارى کرده اند؛ چرا که نیکى به کسانى که به تو نیکى کرده اند، نوعى دادوستد و معامله است، نه نیکى و نیکوکارى!
-آثار عفو و گذشت در روایات :(چند نمونه بعنوان مثال)
1-عفو و گذشت، گاه دشمنان سرسخت را به دوستان صمیمی مبدل می سازد.(با توجه آیه 34 سوره فصلت)
2-عفو و گذشت، سبب بقای حکومت ها و دوام قدرت است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «عفوالملوک بقاء الملک؛ عفو پادشاهان سبب بقا حکومت است.» ( بحارالانوار، ج 74، ص 168) چرا که از دشمنی ها و مخالفت ها می کاهد و بر دوستان و طرفداران می افزاید.
3-سبب عزت و آبرو می گردد. رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند: «علیکم بالعفو فان العفو لایزید الا عزا؛ بر شما باد به عفو و گذشت، چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی افزاید».(اصول کافی، ج 2، ص 108)
4-عفو و گذشت جلو تسلسل ناهنجاری ها، خشونت ها و جنایت ها و کینه توزی ها را می گیرد و در واقع نقطه پایانی بر آن ها می گذارد. در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است:
«تعافوا تسقط الضغائن بینکم؛ یکدیگر را عفو کنید که دشمنی ها و کینه ها را از میان می برد».(کنز العمال، ج 3، ص 373، حدیث 7004)
5-سبب سلامت روح و آرامش جان و در نتیجه باعث طول عمر است. رسول خدا(ص) فرمودند: «من کثر عفوه مدفی عمره؛ کسی که عفوش زیاد باشد، عمرش طولانی شود» (میزان الحکمه، ج 3، حدیث: 13184)
البته علاوه بر آثار و برکات اجتماعی عفو وگذشت، نتایج معنوی و پاداش های اخروی آن، بیش از این هاست. همان گونه که مولا امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «العفو مع القدره جنه من عذاب الله سبحانه؛ عفو و گذشت به هنگام قدرت سپری است در برابر عذاب الهی». (غررالحکم، ج 1، حدیث 1547)
6- امام على (ع): عَلَیکَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِکرامِ العُلَماءِ وَ الصَّفحِ عَن زَلاّتِ الخوانِ فَقَد اَدَّبَکَ سَیِّدُ الوَّلینَ وَ الخِرینَ بِقَولِهِ صلىاللهعلیهوآله : اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَکَ وَ صِل مَن قَطَعَکَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَکَ ؛
تو را سفارش مىکنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است : «گذشت کن از کسى که به تو ظلم کرده ، رابطه برقرار کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسى که از تو دریغ نموده است».(اعلام الدین، ص 96)
7-رسول خدا (ص) می فرماید: إِذا اوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ: لِیَقُم مَن أَجرُهُ عَلَى اللّهِ وَلیَدخُلِ الجَنَّةَ قیلَ: مَن ذَاالَّذى أَجرُهُ عَلَى اللّهِ؟ قالَ: العافُونَ عَنِ النّاسِ
هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مىایستند، آواز دهندهاى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مىشود: چه کسى مزدش با خداست؟ مىگوید: گذشت کنندگان از مردم.)کنزالعمال، ج3، ص374، ح7009)
8-پیامبراکرم (ص) : مَن عَفا عَن مَظلَمَةٍ أَبدَ لَهُ اللّهُ بِها عِزّا فِى الدُّنیا وَالخِرَةِ
هر کس از ظلمى که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جاى آن در دنیا و آخرت به او عزّت مىبخشد.(امالى طوسى، ص 182)
9- امام علی (ع) می فرماید: زمانی که قدرت داری با گذشت باش و در زمان تنگدستی بخشنده و در عین نیازمندی ایثارگر، تا فضل تو به کمال رسد.
10- امام على (ع) : جازِ بِالحَسَنَةِ وَتَجاوَزعَنِ السَّیِّئَةِ ما لَم یَکُن ثَلَما فِى الدّینِ أَو وَهنا فى سُلطانِ السلامِ
(بدى یا خوبى را) به نیکى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آن که به دین لطمهاى نزند یا در قدرت اسلام ضعفى پدید نیاورد. (غررالحکم، ج3، ص373، ح4788)
تکلیف امروز دوستان عزیزم:
حفظ آیه به همراه ترجمه و کاربرد
التماس دعا