حافظانِ وحی
حافظانِ وحی

حافظانِ وحی

دعا برای دوری از وسوسه های شیطان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

جلسه یازدهم

وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾ وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾ - سوره مبارکه مومنون

ترجمه: و بگو پروردگارا از وسوسه‏هاى شیطانها به تو پناه مى‏برم(۹۷) و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى‏برم(۹۸)


 

 سلام علیکم

 

معانی لغات:

وَقُل: و بگو

رَّبِّ: پروردگار من

أَعُوذُ: پناه میبرم

بِکَ: به تو

مِنْ: از

هَمَزَاتِ: وسوسه های

الشَّیَاطِینِ: شیاطین

وَأَعُوذُ بِکَ: و پناه میبرم به تو

رَبِّ: پروردگار من

أَن یَحْضُرُونِ: از اینکه نزد من حاضرشوند(شیاطین)

 

                

 

- این آیات هم از جمله دعاهایی ست که میتونیم توی قنوت بخونیم.

 

- ازجمله چیزهایی که درقران مجید واخبار اهل بیت(ع) عنایت زیادی به آن شده موضوع استعاذه است یعنی پناهنده شدن به خداوند از شرشیطان("أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ")، والبته بایدحال استعاذه یعنی پناه بردن به حق پیدا شود تا استعاذه حقیقی باشد. 

- "همزات شیاطین" چیست ؟ "همزات" جمع "همزه" به معنى دفع و تحریک با شدت است ، و اگر به حرف همزه ، (همزه ) مى گویند، به خاطر آنست که از انتهاى گلو با شدت بیرون مى آید، و به گفته بعضى از مفسران (همز) و (غمز) و (رمز) هر سه یک معنى را مى رساند، منتها (رمز) به مرحله خفیف و (غمز) از آن شدیدتر و (همز) نهایت شدت را بیان مى کند.
و با توجه به اینکه شیاطین ، جمع است ، همه شیطانهاى آشکار و پنهان ، انس و جن را شامل مى گردد. (تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه)

پس بطورکلی "هُمَزه" به مفهوم سخت راندن آمده و در اینجا منظور، وسوسه شدید شیطان و راندن آن موجود پلید است که انسانها را به سوى گناه و نافرمانى خدا سوق مى‏ دهد. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه)

از امام حسن عسکرى (ع) نقل شده که فرمودند  همزه شیطان آن وسوسه‏هایى است که در دلت مى ‏اندازد. (تفسیر قمى، ج 2، ص 93) 

  

 - در مفاتیح الجنان در روایات معتبره وارد شده که پیش از طلوع و غروب آفتاب ده مرتبه بگو:

 

اَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَ اَعُوذُ باللَّهِ اَنْ‏ یَحْضُرُونِ اِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ

 

- قسمتی از دعای هفدهم "صحیفه سجادیه"، دعای امام سجاد(ع) وقتی که از شیطان یاد میشد: 

 اَللَّهُمَّ اِنّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ نَزَغاتِ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ وَکَیْدِهِ وَ بارخدایا، به تو پناه مى‏بریم از فتنه‏انگیزیهاى شیطان رانده شده، و از حیله و
مَکآئِدِهِ، وَمِنَ الثِّقَةِ بِاَمانِیِّهِ وَمَواعیدِهِ وَ غُرُورِهِ وَمَصآئِدِهِ،
مکرهاى گوناگونش، و از تکیه کردن به آرزوها و وعده‏ها و فریب او و درافتادن به دامهایش،
وَاَنْ یُطْمِعَ نَفْسَهُ فى اِضْلالِنا عَنْ طاعَتِکَ، وَامْتِهانِنا
و از طمع بستن او به گمراه کردن ما از راه بندگیت، و خوار ساختن ما به عصیان و
بِمَعْصِیَتِکَ، اَوْ اَنْ یَحْسُنَ عِنْدَنا ما حَسَّنَ لَنا، اَوْ اَنْ یَثْقُلَ
نافرمانیت، یا خوب دانستن چیزى که آن را در نظرمان نیکو جلوه داده، یا گران دانستن
عَلَیْنا ما کَرَّهَ اِلَیْنا. اَللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنّا بِعِبادَتِکَ...
چیزى که نزد ما زشت نشان داده. بارخدایا به قدرت عبادتت او را از میدان زندگى ما بران...

  

-اقسام استعاذه : دو نوع استعاذه وجود دارد

1- قولی (زبانی) :  

به این معنا که انسان با گفتن الفاظی خاص با زبان به خدا پناه برد. به عنوان نمونه از واژگانی که خداوند در قرآن از زبان پیامبران و اولیای الهی بیان کرده به عنوان الفاظ خاص استعاذه یاد می کنند که به چند مورد از آن در ادامه اشاره می کنیم. 

آیه ۳۶ سوره فصلت اشاره به این معنا دارد که استعاذه زبانی به تنهایی فایده نداشته و آن چه موثر است درحقیقت استعاذه قلبی می باشد.

نمونه های تاریخی بسیاری در منابع مکتوب اسلامی ثبت و ضبط شده است .
مانند فرار حضرت یوسف علیه السلام از خواهش نفسانی یک زن دعوت کننده به گناه و یا فرار حضرت حرّ در آخرین ساعات عمرش از سپاه یزید و کفر به سوی سپاه ایمان و امام حسین علیه السلام . 

در آیات دیگری از قرآن کریم به بحث "استعاذه" اشاره شده است، به عنوان مثال:

1) فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (آیه 98 سوره نحل)

ترجمه: پس چون قرآن مى‏خوانى از شیطانِ مطرود به خدا پناه ببر (98)

واژه «استعاذه» به مفهوم پناه جستن است و منظور این است که فرد فروترى از مقام بالاترى بخواهد که او را در برابر وسوسه و شرارت دشمن پناه دهد و از او دفاع کند؛ و این کار با نهایت خضوع و فروتنى همراه است، و در آیه شریفه منظور این است که به هنگام تلاوت قرآن از وسوسه‏ هاى شیطان به خدا پناه ببرید تا شما را از لغزش و گناه مصون دارد. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه شریفه)

البته این پناه‏ جویى و پناه‏ خواهى به هنگام تلاوت قرآن و پیش از آغاز آن و نیز در آغاز نمازها کارى پسندیده و مطلوب است، امّا واجب نیست. 


2) قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ وَإِلاَّ تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکُن مِّنَ الْخَاسِرِینَ (آیه 47 سوره هود (ع))

ترجمه: گفت: «پروردگارا، من به تو پناه مى‏برم که از تو چیزى بخواهم که بدان علم ندارم، و اگر مرا نیامرزى و به من رحم نکنى از زیانکاران باشم.»

این سخن از حضرت نوح (ع) در قرآن کریم آمده است.

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه)

- استعاذه و پناه‏ بردن به خداوند، بهترین راه بیمه‏ ى انسان در گرفتارى‏هاست. (رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ )
- هرکجا علم به مصلحت نداریم، درخواست نکنیم. (إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ) 

3) قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا (آیه 18 سوره مریم (س))

ترجمه: مریم گفت: من از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم اگر پرهیزکار باشى (18)

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه)

- افراد پاکدامن با احساس احتمال گناه به خود مى ‏لرزند و به خدا پناه مى‏برند. (قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ)

- بهترین پناهگاه، رحمت الهى است. ( أَعُوذُ بِالرَّحْمَن)

- استعاذه و پناه بردن به خداى متعال، یکى از سفارش‏هاى خداوند به انبیا و سیره‏ ى پیامبران و اولیاى الهى است. ( أَعُوذُ بِالرَّحْمَن)

4) وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (آیه 36 سوره فصلت)

ترجمه: و اگر از جانب شیطان دستخوش وسوسه‏اى شدى، به خدا پناه ببر که او خود شنواى داناست (36)

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه)

- کلمه‏ى «نزغ» به معناى ورود در کارى به قصد فساد است و به وسوسه‏ ى شیطان و تحریک او نیز نزغ گفته مى‏ شود.

وسوسه‏ ى شیطان «نزغ»، راه‏ها و ابزار و انواعى دارد:
گاهى از طریق ترساندن است. «الشیطان یعدکم الفقر»  
گاهى از طریق زیبا جلوه دادن است. «زیّن لهم الشیطان اعمالهم»  
گاهى از طریق وعده‏هاى تو خالى است. «یعدهم و یمنیهم»  
گاهى از طریق دشمنى و کینه است. «یوقع بینکم العداوة و البغضاء»

- وسوسه‏ى شیطان دائمى است. («یَنزَغَنَّکَ» فعل مضارع و رمز استمرار است).

- هر عنصرى که وسوسه ‏گر باشد شیطانى است. ( مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ )
- صبر نکنید که شیطان مسلط شود، با پیدا شدن کوچک‏ترین وسوسه به خدا پناه ببرید. ( مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ )

- داروى وسوسه‏ى شیطان، پناهندگى به خدا و توبه است. (وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ)

- به کسى باید پناه برد که جامع همه‏ى کمالات و شنوا و آگاه باشد. «فاستعذ باللّه» (کلمه «اللّه» به معناى ذات مقدّس است که تمام کمالات را داشته باشد)

5) وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (آیه 23 سوره یوسف (ع))

ترجمه: و آن زنى که یوسف در خانه ‏اش بود از او کام خواست، و درها را محکم بست و گفت: بیا که از آن توام. یوسف گفت: پناه بر خدا! او پروردگار من است [و] جایگاه مرا نیکو داشته است. قطعا ستمکاران رستگار نمى ‏شوند (23)

این آیه از زبان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم آمده است.

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه)

- بهترین نوع تقوى آن است که به خاطر لطف ومحبت وحق خداوندى گناه نکنیم، نه از ترس رسوایى در دنیا یا آتش در آخرت. (مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ)

- همه ‏ى درها بسته شد، امّا درِ پناهندگى به خدا باز است. (غَلَّقَتِ الأَبْوَابَ ... مَعَاذَ اللّهِ)


- به جاى گفتن: «اعوذباللَّه» یک سره به‏سراغ پناه‏دادن خدا رفت وگفت: «معاذاللَّه» تا پناهندگى خود را مطرح نکند. در واقع براى خود ارزشى قائل نشد.

6) سوره مبارکه فلق

7) سوره مبارکه ناس

2 – فعلی ( عملی ) : مرتبه دوم را استعاذه قلبی دانسته اند که مرتبه بالاتر استعاذه است و آن پناه بردن به خدا همراه با معرفت و اذعان قلبی می باشد و تنها لقلقه زبان و یا گفتار صرف زبانی نیست. از این رو گفته اند که استعاذه قلبی تنها داروی شفابخش و نجات بخش است نه گفتار زبانی. 

برخی استعاذه را تنها همان مرتبه قلبی دانسته اند و گفته اند استعاذه کیفیتی نفسانی و حالتی روحانی است که از علم کامل برهانی و ایمان به مقام توحید فعلی حق حاصل می شود. استعاذه یادآوری نعمت های بزرگ خداوند و یاد کرد شدت کیفر و عذاب اوست و این دو است که بنده را از هواهای نفسانی دور می سازد و موجب می شود تا به شریعت عمل کرده و از نافرمانی پرهیز کند. براین اساس استعاذه زبانی تنها نشانه ای از استعاذه حقیقی است و اشاره به حالتی است که انسان در مقابله با شرها می یابد و در مقام گفتار و عمل و عقیده از آنها می گریزد.

نکات: (تفسیر نور ذیل آیه شریفه) 

- پناه دادن از شئون ربوبیّت است.(رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ)

- پیامبران نیز باید به خدا پناه ببرند. خداوند دراین آیه به پیامبر نیز فرمان می دهند که به 

 خداوند پناه بیاورد.(قُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ) پس انسان در هرمقام و در هرجایگاهی که باشد از وسوسه های شیاطین در امان نخواهد بود!

- پناه بردن به خداوند باید مکرر و جدى باشد.(تکرار «أَعُوذُ» در دو آیه) 

 - تنها پناهگاه مطمئن خداست.(بِکَ) دستور پناه بردن به خدا داده شده.

 - یکى از راه هاى نفوذ شیطان، اشاره ها و وسوسه هاى او نسبت به برخوردهاى بد ما با دیگران است.(هَمَزَاتِ

 - شیاطین، متعدّد و وسوسه هاى آنان نیز گوناگون است.(هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ

 - بالاتر از وسوسه، حضور شیطان هاست.(أَن یَحْضُرُونِ

 سخن آخر: وقتی که حضرت محمد (ص) با داشتن مقام عصمت و مصونیت الهى چنین تقاضائى را از خدا مى کند تکلیف دیگران روشن است ، باید همه مؤمنان از پروردگار که مالک و مدبر آنها است بخواهند لحظه اى آنها را به حال خودشان وامگذارند نه تنها تحت تاثیر وسوسه شیاطین قرار نگیرند بلکه در مجلس آنها نیز حضور نیابند.
به این ترتیب همه رهروان راه حق باید به طور مداوم از القائات شیطانى بر حذر باشند و همیشه خود را از این نظر در پناه او قرار دهند.

تکلیف امروز دوستان عزیزم حفظ آیات به همراه ترجمه و کاربرد

التماس دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد